تقریرات درس خارج اصول
حضرت آیت اللّه سیّد محمّدرضا مدرّسی طباطبایی یزدی دامت برکاته
دورهی دوم ـ سال دهم ـ سال تحصیلی 93ـ92
جلسه 95 ـ شنبه 3/3/93
تفسیر دوم کلام فاضل تونی رحمه الله
در این تفسیر گفته شده است لازم نیست چیزی در تقدیر گرفته شود تا مجاز در حذف باشد، بلکه به نحو حقیقت میتوان ضرر را نفی کرد و ضررهایی که محقّق شده است لطمهای به نفی حقیقت ضرر نمیزند؛ زیرا این ضررها تدارک شده است. نظیر اینکه یک تاجر با تجربه به دیگری نصیحت میکند که فلان جنس را خریداری کن زیرا ضرری ندارد، در حالی که چه بسا قیمت این جنس بالا یا پایین رود، ولی از آنجا که این جنس به گونهای است که اگر چند روزی قیمتش پایین رود دوباره بالا خواهد رفت، لهذا ضرر آن تدارک میشود.
در لاضرر نیز نفی حقیقت ضرر میشود به این اعتبار که ضررهایی که وجود دارد جبران شده است؛ مثلاً نقص عضو با دیه، تلف با ضمان، ضرر شریک به شفعه و ...، بنابراین برآیند حاصله فاقد ضرر خواهد بود، لهذا صحیح است گفته شود لاضرر و لاضرار.
بنابر این تفسیر، «لاضرر» به خودیِ خود اصالت و موضوعیتی ندارد، بلکه اشاره به قواعدی است که از قبل ثابت شدهاند مانند حقّ شفعه یا قاعدهی ضمان یا قاعدهی ید و یا ... .
نقد و بررسی تفسیر دوم کلام فاضل تونی رحمه الله
بر این تفسیر نیز همان دو اشکالی که بر تفسیر اوّل وارد کردیم، وارد است؛
اوّلاً: این تفسیر تنها امکان حمل کلام بر این معنا را بیان میکند، امّا آیا ظهوری نیز در این معنا درست میکند؟ صِرف امکان، مسأله را حل نمیکند مگر آنکه تمام احتمالات ممکنهی دیگر منسد شود، در حالی که چنین نیست.
ثانیاً: همانگونه که اشاره شد برآیند اینگونه نیست که هیچ ضرری موجود نشود، بلکه ضررهای تکوینی فراوانی وجود دارد که شأنیت جبران از سوی شارع داشتهاند امّا جبران نشدهاند.
بنابراین تفسیر دوم نیز نمیتواند معنایی که حجّت باشد برای لاضرر درست کند.
رویکرد سوم: رویکرد شیخ الشریعة رحمه الله در رسالهی «لاضرر» و مرحوم امام خمینی قدس سره
این رویکرد که در میان عامّه نیز وجود دارد، معتقد است که «لا» مفید نهی است و محصّل لاضرر آن است که «لا یضرّ بعضکم بعضاً» و در مقام تشریع حرمت ضرر است.
اثبات این معنا نیز به روشهایی صورت گرفته است:
1. مجاز در هیأت جملهی خبریه
همانگونه که مفردات با کمک قرینه در غیر معنای موضوعٌ له استعمال مجازی میشوند، جملهی خبریه در اینجا نیز مجازاً در انشاء به کار رفته است و لاضرر به معنای «لا یَضُرَّ» (نهی) خواهد بود. نظیر این مجاز در روایات وجود دارد؛ راوی دربارهی بعض خلل در نماز سؤال میکند و حضرت در جواب میفرمایند: «يُعِيدُ الصَّلَاةَ»؛ اعاده میکند. این تعبیر یک جملهی خبریه است ولی در انشاء به کار رفته است؛ یعنی «و لیُعِدِ الصلاة» یا در آیهی مربوط به حج که فرموده است: (فَلا رَفَثَ وَ لا فُسُوقَ وَ لا جِدالَ فِي الْحَج) یعنی «فلا یرفث و لا یأتی بالفسق و لا یجادل» و مجازاً در انشاء به کار رفته است، لذا ضرر نیز از همین قبیل میباشد.
نقد و بررسی روش اوّل در اثبات رویکرد سوم
اوّلین اشکال بر این تقریب آن است که این سخن نهایتاً ابداع امکان این معنا در کنار سایر احتمالات ممکنه است و راهی برای استظهار نهی از این طریق بیان نشده است و قرینهای که صارف از معنای حقیقی باشد و ما را به این صورت به مجاز برساند وجود ندارد، هرچند میپذیریم در مواردی أخبار به معنای انشاء به کار میرود ولکن نیازمند قرینه است.
دومین اشکال آن است که هرچند درست است که جملهی خبریه میتواند در مقام انشاء به کار رود، امّا معمولاً جملهی فعلیه چنین است، مانند «يُعِيدُ الصَّلَاةَ» و جملهی اسمیه کمتر در انشاء به کار میرود، خصوصاً اینکه با نفی اسم مصدر چنین معنای انشائی اراده شود.
در مورد آیهی (فَلا رَفَثَ وَ لا فُسُوقَ وَ لا جِدالَ فِي الْحَج) نیز گفته شده است که در انشاء استعمال نشده، بلکه جملات در إخبار از ماهیت حج است و لازمهی بیان ماهیت، آن است که کسی که میخواهد آن را اتیان کند باید حدود آن را اتیان کند، مانند اینکه در عرف گفته میشود تهیهی فلان آش نیازمند مواد خاصی است و فلان مواد در آن وجود ندارد. در این تعبیر نهی از به کارگیری وجود ندارد بلکه حدود ماهیت آش بیان شده است. آری، کسی که میخواهد این ماهیت را تهیه کند باید این حدود را رعایت نماید.
یا در نماز گفته میشود: «اوّلها التکبیر و آخرها التسلیم، فیها القرائة و الرکوع و السجود و لا کلام و...»، این تعبیر به معنای «لا تتکلّم» نیست بلکه بیان ماهیت مرکّب از این خصوصیات شده است و لازمهاش آن است که کسی که میخواهد نماز را اتیان کند این امور را باید رعایت کند.
آیهی مربوط به حج نیز اینچنین است، لذا مشبهٌ به در اسلوب اوّل رویکرد سوم، شاهدی برای مستدل نیست ...
براي دريافت متن کامل جلسه نود و پنجم اينـجا را کليک کنيد.