تقریرات دروس خارج فقه
حضرت آیت الله سیّد محمّد رضا مدرّسی طباطبایی یزدی (دامت برکاته)
سال تحصیلی93-1392
جلسهی نود و هفتم؛ دوشنبه 5/3/1393
ارائه محقق ثانی قدس سره شواهدی از کلمات فقهاء بر تحقق إجاره و هبه به معاطات
جناب شیخ قدس سره در ابتدای ورود به تنبیه پنجم این مطلب را ذکر کردند که محقق ثانی قدس سره شواهدی از کلمات فقهاء ارائه کردهاند مبنی بر اینکه معاطات در اجاره و هبه هم جریان دارد و آن اینکه:
بعضی در مورد إجاره گفتهاند: «إذا أمر شخصاً بعملٍ على عوضٍ معيّن فعمله استحقّ الأُجرة» اگر کسی دیگری را به انجام عملی در مقابل عوض معیّن امر کند و او انجام دهد مستحق آن اجرت میشود. محقق کرکی قدس سره میفرماید: این کلام شاهد بر آن است که اجارهی معاطاتی را صحیح میدانند؛ زیرا امر به انجام عمل و انجام عمل توسط مأمور که صیغهی اجاره نیست، علاوه اینکه طبق فرض از اجیر هم هیچ لفظی صادر نشده است. پس معلوم میشود در این فرآیند که طرف مقابل عمل را تحویل میدهد معاطات محقق میشود و این قول دالّ بر آن است که معاطات در اجاره جریان دارد؛ زیرا اگر اجاره به معاطات صحیح نباشد لازمهاش آن است که نه طرف مقابل میتواند عمل را انجام دهد و نه مستحق اجرت میشود، البته در صورتیکه علم به فساد إجاره داشته باشد. پس همین که گفتهاند معامله صحیح بوده و مستحق اجرت است معلوم میشود إجاره به معاطات محقق میشود.
نظیر این حرف را در مورد هبه نیز گفتهاند [و آن اینکه اگر کسی بدون خواندن صیغه چیزی را به دیگری بخشید آن شخص میتواند آن را إتلاف کند در حالیکه اگر معاطات در هبه جاری نبود جایز نبود آن را اتلاف کند.]
اشکالات جناب شیخ قدس سره بر کلام محقق ثانی قدس سره
جناب شیخ قدس سره سه اشکال بر کلام محقق کرکی قدس سره وارد میکنند:
اشکال اول
طبق مبنای محقق ثانی قدس سره که معاطات مفید ملکیت است؛ نه إباحه، معنای جریان معاطات در إجاره آن است که مستأجر مالک عمل اجیر شود و اجیر هم مالک اجرت شود، همانند إجارهی بالصیغه که وقتی زید، عمرو را برای مثلاً کنس مسجد اجیر میکند زید مالک کنس شده و بر عهدهی عمرو است انجام دهد. عمرو هم مالک اجرت شده و بر عهدهی زید است پرداخت کند. در حالی که کسی ندیدم به این مسأله در معاطات تصریح کند. پس طبق مبنای محقق کرکی نمیتوان کلمات فقهاء را شاهد بر جریان معاطات در إجاره دانست.
نقد اشکال اول جناب شیخ قدس سره
در شاهد بودن کلمات فقهاء بر جریان معاطات در إجاره لازم نیست به تمام آثار ملکیت تصریح کنند، بلکه اگر بعض آثار ملکیت را بر اجارهی معاطاتی مترتب کنند کافی است که بگوییم در نظر آنان اجارهی معاطاتی هم مثل اجارهی بالصیغه صحیح است. پس همین که گفتهاند اجیر میتواند عمل را انجام دهد و مستحق أجرت میشود از آثار صحت إجارهی معاطاتی است و اینکه به سایر آثار تصریح نکردهاند شاید نیازی نبوده است. علاوه آنکه ممکن است بعضی به آن تصریح هم کرده باشند.
اشکال دوم
محقق کرکی فرمودند: «اگر إجارهی معاطاتی باطل بود اجیر نمیتوانست عمل را انجام دهد» ولی این کلام درست نیست و فساد إجاره موجب منع از عمل نیست؛ فرضاً اگر زید عمرو را به اجارهی فاسد برای کنس مسجد اجیر کرد ـ مثلاً مبلغ إجاره تعیین نشده بود ـ و عمرو هم میدانست این اجاره فاسد است، آیا دیگر عمرو نمیتوانست کنس مسجد کند؟! مگر اینکه بگوییم مراد آنجایی است که عمرو را برای عمل بر روی عینی که مربوط به مستأجر است اجیر کرده باشد؛ مثلاً اجیر کند منزلش را نقاشی کند که در این صورت عمرو با علم به فساد إجاره نمیتواند تصرف در منزل زید کرده و آن را نقاشی کند.
ولی مرحوم شیخ میفرماید حتی در این صورت نیز عمرو میتواند منزل زید را نقاشی کند؛ زیرا زید خودش از عمرو درخواست کرده منزلش را نقاشی کند. بله از آنجا که إجاره به خاطر معلوم نبودن عوض باطل میباشد مستحق أجرة المسمی نمیشود، اما به هر حال اذن وی برای اصل نقاشی وجود دارد. بنابراین اجیر میتواند حتی در عین متعلق به مستأجر نیز تصرف کرده و آن عمل را انجام دهد ...
براي دريافت متن کامل جلسه نود و هفتم اينـجا را کليک کنيد.