تقریرات درس خارج فقه
حضرت آیت الله سیّد محمّد رضا مدرّسی طباطبایی یزدی (دامت برکاته)
سال تحصیلی93-1392
جلسهی یازدهم؛ سه شنبه 16/7/1392
بررسی نظریهی مساوات حق با ملک ضعیف
برخی مانند سیّد یزدی قدس سره و محقّق نائینی رحمه الله و ثلّة من الأعلام حق را به ملک ضعیف معنا کردهاند؛ یعنی حق مرتبهی ضعیفی از ملک است. طبق این نظریه، ملک مفهومی کششدار و مشکّک است که قابلیت اشتداد و تضعّف دارد. از مرتبهی بالای آن تعبیر به ملک و از مرتبهی پایین آن تعبیر به حق میشود.
اشکال محقّق اصفهانی رحمه الله بر این نظریه
محقّق اصفهانی قدس سره طبق مبنای خود که ملکیّت را مقتبس از مقولهی اضافه میداند میفرماید: حق نمیتواند مرتبهی ضعیف ملک باشد؛ زیرا مقولهی اضافه بالذات قابلیت اشتداد و تضعّف ندارد؛ چون اضافه دائر بین وجود و عدم است؛ مثلاً در مورد أبوّت و بنوّت که از مقولهی اضافه است نمیتوان گفت أبوّت زید أشد از ابوّت عمرو است، یا بنوّت خالد أشد از بنوّت بکر است.
بله، مقولهی اضافه بالعرض و به تبع معروضش میتواند متّصف به اشتداد و تضعّف شود؛ چون مقولهی اضافه احتیاج به معروض دارد و اگر معروض آن، خود عرضی باشد که قابلیت اشتداد و تضعف داشته باشد ـ مانند حرارت، برودت، غضب، علم و ... ـ به تبع آن، مقولهی اضافه هم میتواند متّصف به اشتداد و تضعّف شود؛ مثلاً احرّیت که اضافه است به تبع حرارت که معروض آن است اشتداد میپذیرد و گفته میشود هذا الماء أحرّ من ذاک الماء.
اما «ملک» از آنجا که معروضش جوهر است ـ مثل زیدٌ مالک الکتاب که معروضش دو جوهر زید و کتاب است ـ و جوهر قابلیت اشتداد ندارد، پس ملک نمیتواند حتی بالعرض متصف به اشتداد و تضعف شود، لذا دارای مراتب نیست تا گفته شود حق مرتبهی ضعیف ملک است. بنابراین نظریهی سید یزدی و محقق نائینی قدس سرهما و تمام کسانی که قائلند حق، مرتبهی ضعیف ملک است درست نمیباشد.
نقد اشکال محقق اصفهانی قدس سره
در نقد کلام محقق اصفهانی قدس سره میگوییم:
اولاً: همانطور که قبلاً توضیح دادیم ملک مقتبس از مقولهی اضافه نیست. صرف اینکه مفهومی ذات اضافه است دلیل بر این نیست که مبدأ آن نیز از مقولهی اضافه باشد؛ زیرا ممکن است مفهومی اضافه باشد، ولی مبدأ آن از مقولهی اضافه نباشد؛ مثلاً «عالم»، «معلوم» و «عالمیت» مفهومی اضافی است ـ عالمیت مضاف حقیقی است و عالم و معلوم به اصطلاح مضاف مشهوری است ـ ولی مبدأ آن که «علم» باشد تقریباً همهی قدمای از فلاسفه به جز فخر رازی قبول دارند که از مقولهی اضافه نیست، بلکه بنابر نظر مشهور فلاسفه از مقولهی کیف نفسانی است.
ثانیاً: «ملک» مفهومی اعتباری و اختراعی است و مانعی ندارد مخترِعِ آن با اینکه از مقولهی اضافه اقتباس کرده، شدت و ضعف برای آن فرض کند. به عبارت دیگر آنچه تضعف و اشتداد نمیپذیرد نفس مقولهی اضافه است، ولی مفهوم اعتباری مقتبس از آن مانعی ندارد دارای اشتداد و تضعف باشد؛ چون اعتبار سهل المؤونة و به ید معتبر است و مانعی ندارد تخلّف از نسخهی اصل (مقتبسٌ عنه) داشته باشد؛ چه در ناحیهی اصل اعتبار و چه در ناحیهی آثاری که بر آن مترتب میکند ...
براي دريافت متن کامل جلسه یازدهم اينـجا را کليک کنيد.