تقریرات درس خارج اصول
حضرت آیت اللّه سیّد محمّدرضا مدرّسی طباطبایی یزدی دامت برکاته
دورهی دوم ـ سال دهم ـ سال تحصیلی 93ـ1392
جلسه 12 ـ دوشنبه 22/7/92
بیان یک شبهه توسط محقق عراقی رحمه الله
این شبهه مخصوص واجباتی است که قطع آنها پس از شروع در آنها حرام است، مانند حج، عمره و صلات، که بعد از شروع در آنها باید اتمام شوند.
اگر مکلفی وارد نماز شود و به اقتضاء اصل برائت، جزئیت سوره را که مشکوک بود نفی کند و بدون سوره به رکوع رود ـ که لامحاله امکان تدارک سوره منتفی میشود؛ چون وارد در رکن بعدی شده است ـ در چنین حالتی یک علم اجمالی جدید برای مکلّف حاصل میشود که یا بر او واجب است نمازی را که شروع کرده به اتمام رساند و آن را قطع نکند و یا اینکه واجب است نماز را به همراه سوره اعاده کند؛ به دلیل آنکه یا نماز بدون سوره بر مکلّف واجب بوده است که چون آن را شروع کرده باید به اتمام برساند و یا نماز با سوره بر او واجب بوده است و از آنجا که نمیتواند سوره را تدارک کند واجب است نماز دیگری با سوره بیاورد و این علم اجمالی دائر بین متباینین است (اتمام این نماز یا إعادهی نماز با سوره) و به مقتضای منجّزیت علم اجمالی باید احتیاط کند؛ یعنی دو نماز بهجا آورد.
باید توجه داشت این فرض بر مبنایی است که «لاتعاد» را در این موارد جاری نمیداند، و إلا اگر «لاتعاد» شامل آن شود علم اجمالی جدید منعقد نمیشود.
علت عدم شمول «لاتعاد» را اینگونه میتوان بیان کرد که «لاتعاد» مربوط به اتمام نماز است نه قبل از اتمام آن، به خلاف شهید صدر رحمه الله که علت عدم شمول «لاتعاد» را اینگونه بیان کردهاند که بنابر مشهور «لاتعاد» صورت جهل حتی جهل عذری را شامل نمیشود، در حالی که این کلام شهید صدر صحیح نیست و بنابر مشهور «لاتعاد» شامل صورت جهل عذری میشود.
شهید صدر برای آنکه مسئله را به گونهای طرح کند تا قطعاً «لاتعاد» شامل آن نشود، مثال دیگری مطرح کردهاند که حتی شبههی «لاتعاد» نداشته باشد و آن اینکه اگر مکلفی شک کند تکبیرةالإحرامی که گفته صحیح است یا خیر، مثلاً احتمال میدهد تفخیم در آن شرط باشد و برائت جاری کند و نماز را ادامه دهد، «لاتعاد» شامل آن نمیشود؛ زیرا هنوز وارد نماز نشده است. حال برای این مکلف علم اجمالی جدید حاصل میشود یا باید ما بِیَده مِن الصلاة را اتمام کند و یا نمازی را با سوره اعاده کند.
پاسخ شبهه توسط محقق عراقی رحمه الله
در ما نحن فیه گرچه بعد از دخول در رکوع، علم اجمالی حاصل میشود و علم اجمالی نیز علت تامّهی تنجّز است، ولی علم اجمالی حاصل، هیچ اثری ندارد و موجب احتیاط نمیشود؛ زیرا شرط تأثیر علم اجمالی آن است که یک طرف علم اجمالی از قبل با علم تفصیلی منجّز نشده باشد. اگر یکی از دو طرف علم اجمالی با علم تفصیلی از قبل منجّز شده باشد علم اجمالی حادث اثری ندارد و ما نحن فیه چنین است؛ زیرا گرچه با ورود در رکوع، مکلفِ تارک سوره، علم اجمالی به وجوب اتمام یا اعادهی نماز دارد، امّا وجوب اتمام نماز قبلاً منجّز شده بود؛ به دلیل آنکه قبل از ورود در رکوع مکلّف علم داشت یا اقل واجب است یا اکثر و بیان شد وجوب اقل تفصیلاً معلوم است (ضمناً یا استقلالاً) و همانگونه که قبلاً بیان شد علم اجمالی دائر بین اقل و اکثر ارتباطی در حقیقت به علم اجمالی بین اقل و اکثر استقلالی باز میگردد؛ زیرا یک وجوب وجود دارد که میدانیم بر نُه جزء منبسط شده و جزء دهم مشکوک است و مجرای برائت است. بنابراین اقل از سابق تفصیلاً دارای وجوب منجّز است، در نتیجه علم اجمالی انحلال یافته است. حال که یکی از دو طرف علم اجمالی جدید با علم تفصیلی منجّز شده است دیگر این علم اجمالی جدید تأثیری ندارد ...
براي دريافت متن کامل جلسه دوازدهم اينـجا را کليک کنيد.