تقریرات درس خارج اصول
حضرت آیت اللّه سیّد محمّدرضا مدرّسی طباطبایی یزدی دامت برکاته
دورهی دوم ـ سال نهم ـ سال تحصیلی 92ـ 91
جلسه 95 ـ دوشنبه 23/2/92
نقد و بررسی وجه اوّل تدلیل
اینکه بیان شد در طهارت و نجاست فیالجمله نظر و فهم عرفی ملاک است، قابل پذیرش است، امّا تنها فیالجمله نه با عرض عریضی که ذکر شد. اینکه در انفعال، رطوبت شرط است نصّ روایت است؛ قریب به این مضمون که اگر اثر نجس در ملاقِی ظاهر شد نجس میشود و إلا اینگونه نیست: «إِلَّا أَنْ تَرَى أَثَراً» بنابراین مؤثریّت یک نجس در تنجیس ملاقِی که مشروط به رطوبت است از نصّ استفاده میشود. یا اینکه در تطهیر غَسل لازم است و نضح کافی نیست، مقتضای روایاتی است که امر به غَسل کردهاند و چنین نیست که از عرف اخذ شده باشد، و حتی انفعال تمام مایع با ملاقات نجس از روایات قابل استفاده است، بلکه عدم انفعال آبی که از فوق به سافل نجس برخورد میکند نیز از روایات قابل استفاده است.
بنابراین نمیتوان گفت چون کثیری از مسائل طهارت و نجاست موکول به عرف است پس کیفیت اجتناب از نجس نیز موکول به فهم عرف است.
وجه دوم در مدلّل ساختن نظر سوم
از امر شارع به اجتناب، در هر موردی عرف چیزی را میفهمد؛ مثلاً اگر مولا بگوید: «إجتنب عن السّم و الأسد و القذر» اجتناب از هر یک با دیگری متفاوت است؛ اجتناب از سمّ با نخوردن محقّق میشود ولی به این معنا نیست که نمیتوان نگاه به آن کرد یا آن را خریداری کرد، امّا در اجتناب از اسد این معنا فهمیده میشود که حتی نزدیک اسد نشوید و اجتناب از قذر به این معناست که خود را آلوده به آن نکنید و حتی از ملاقیِ آن نیز بپرهیزید.
شارع نیز وقتی میگوید «إجتنب عن النجس» نحوهی اجتناب را به عرف موکول کرده است؛ یعنی هم باید از خود نجس اجتناب شود و هم از ملاقیِ نجس، بنابراین اجتناب ملاقِی از شئون اجتناب از ملاقیٰ میباشد.
نقد و بررسی وجه دوم
این وجه نیز دارای اشکال میباشد. ظاهراً عبارتی با لفظ «إجتنب» در باب نجاسات وجود ندارد، مگر در دو مورد که در یک جا خصوص مادّهی اجتناب به کار رفته و در جای دیگر معنای إجتنب با لفظ دیگر ذکر شده است.
مورد اوّل، آیهی شریفهی (إِنَّمَا الْخَمْرُ وَ الْمَيْسِرُ وَ الْأَنْصابُ وَ الْأَزْلامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّيْطانِ فَاجْتَنِبُوه) است که اجتناب در اینجا از حیث نجاست نمیباشد و فهم عرفی در آن بیش از حرمت شرب نمییابد. لذا در بحث نجاست خمر، دلیل بر نجاست خمر را آیهی شریفه ندانستیم؛ نه از حیث «إجتنبوه» و نه از حیث لفظ «رجس»، بلکه دلیل بر نجاست خمر را روایات دانستیم.
مورد دوم، آیهی شریفهی (وَ الرُّجْزَ فَاهْجُر) میباشد که بعضی معتقدند مقصود از «رُجز» نجاست است و «هجران» همان معنای اجتناب را میرساند، ولکن نمیتوان «رُجز» را به معنای نجاست شرعیه دانست، بلکه به معنای عذاب است؛ یعنی از اسباب عذاب دوری کنید، و نهایت آن است که بر نجاسات معنویه دلالت دارد. بنابراین اساساً چنین لفظی وجود ندارد تا وجه دوم تمام باشد.
به علاوه وجوهی برای ردّ مدّعای مذکور، در احتمال سوم ارائه شده است که در ادامه میآید إنشاءلله ...
براي دريافت متن کامل جلسه نود و پنجم اينـجا را کليک کنيد.