تقریرات درس خارج اصول
حضرت آیت اللّه سیّد محمّدرضا مدرّسی طباطبایی یزدی دامت برکاته
دورهی دوم ـ سال نهم ـ سال تحصیلی 92ـ 91
جلسه 80 ـ سه شنبه 20/1/92
تـکـملـة
بیان شد اگر یکی از اطراف علم اجمالی عقلاً یا عملاً خارج از ابتلا باشد، علم اجمالی مؤثر نخواهد بود. مقصود از خروج عقلی یعنی ارتکاب آن طرف ناممکن باشد و مقصود از خروج عملی یعنی در خارج اتفاق نمیافتد که فرد مبتلا به ارتکاب آن طرف شود.
مرحوم نائینی رحمه الله در فوائدالأصول تکملهای ذکر کردهاند که محقّق عراقی رحمه الله و دیگران نیز به آن تکمله توجّه کردهاند و مناسب است آن تکمله را ذکر کنیم.
این تکمله دارای دو مطلب است:
مطلب اوّل آن است که اگر چیزی از اطراف علم اجمالی شرعاً غیر مقدور باشد مانند جایی است که تکویناً غیر مقدور است و در نتیجه علم اجمالی منجّز نخواهد بود. به عنوان مثال اگر مکلّف علم اجمالی به نجاست إناء ملک خود یا نجاست إنائی که ملک دیگری است پیدا کند به نحوی که عادتاً بعید است مکلّف به آن إناء ابتلا پیدا کند، مرحوم نائینی معتقد است در این حالت چون مکلّف شرعاً بر تصرّف در إناءِ غیر قدرت ندارد، این عدم تصرّف به منزلهی عدم قدرت تکوینی است و در نتیجه علم اجمالی منجّز نخواهد شد؛ به دلیل اینکه اصل عملی در إناءِ غیر جاری نیست؛ زیرا جریان اصل عملی در آن دارای اثر نیست چون به هر حال تصرف در آن حرام است.
فرضاً اگر قاعدهی طهارت در إناءِ غیر جریان پیدا کند باز هم مکلّف نمیتواند در آن إناء تصرف کند؛ زیرا غصب است که شرعاً حرام است. به ناچار اصل مؤمّن نسبت به إناء ملک خود بدون معارضه با اصلِ در إناء غیر، جاری خواهد بود و میتواند در إناء خودش تصرّف کند.
البتّه باید توجه داشت به نظر محقق نائینی رحمه الله زمانی اصل عملی در إناء غیر، جاری نیست که ابتلای مکلّف به إناء غیر، بعید باشد و إلا اگر بعید نباشد و احتمال عقلایبی در ابتلای به آن برود، مثلاً إناء به او هبه شود یا در اختیار او قرار بگیرد یا فروخته به او شود و ...، اصل در آن جاری میشود و معقول است و در نتیجه با اصلِ طرف دیگر معارضه میکند و بالجمله تکلیف به اجتناب از این طرف علی تقدیر نجاست در آن، قبیح نیست.
مطلب دوم آن است که اگر احد اطراف علم اجمالی به گونهای باشد که ابتلای فرد به آن بعید باشد هرچند مانع شرعی وجود ندارد، علم اجمالی منجّز نیست؛ مثلاً فرد علم دارد یا إناء مقابل او نجس است یا خاک کوچه و خیابان نجس شده است و بعید است که این فرد از خاک کوچه و خیابان برای تیمّم یا سجده استفاده کند. در این حالت دو وجه وجود دارد:
وجه اوّل اینکه این بُعد را مانع از تنجیز ندانیم؛ زیرا احتمال میرود این فرد بر خاک کوچه و خیابان تیمّم کند و یا بر آن سجده نماید.
وجه دوم اینکه چه بسا همین اندازه از بُعد، در عدم تنجیز و عدم اجرای اصل در خاک کوچه و اجرای اصل در إناء مقابل خود، کافی باشد.
مقرّر محترم در فوائدالأصول بیان کردهاند: محقق نائینی رحمه الله در نهایت به این نتیجه رسیدند که در این موارد نیز از آنجا که تکلیف نسبت به چیزی که بعید است فرد به آن مبتلا شود مستهجن است، چنین خروجی از محلّ ابتلا را موجب عدم تنجیز علم اجمالی دانستهاند ...
براي دريافت متن کامل جلسه هشتادم اينـجا را کليک کنيد.