تقریرات درس خارج فقه
حضرت آیت الله سیّد محمّد رضا مدرّسی طباطبایی یزدی (دامت برکاته)
سال تحصیلی 92-1391
جلسهی هفتاد و یکم؛ یکشنبه 20/12/1391
تمسک بعضی به قیام سیره بر أخذ خراج برای اثبات مفتوح العنوة بودن زمین
راه دیگری که بعضی برای اثبات خراجی بودن زمین ارائه کردهاند، قیام سیرهی مستمره بر أخذ خراج از آن زمین است. به این صورت که با رجوع به منابع احراز میکنیم مدت زمان زیادی از بعضی اراضی خراج اخذ میشده و این ثابت میکند آن زمین واقعاً مفتوح العنوة بوده است؛ زیرا:
اوّلاً: اگر اخذ خراج از آن زمین نابجا و براساس معیارهای فاسد بوده ـ مثلاً زمین ملک شخصی مسلمین بوده ـ حتماً ظاهر و روشن میشد و در کتب تواریخ منعکس میشد؛ چون اصحاب تواریخ و جغرافیا مترصد امور غیر عادیّه و اتفاقات استثنائی هستند تا آن را نقل کنند و إلا اتفاقات روزمرّه و عادیه که مناسب نقل نیست ـ گرچه بعضی اتفافات عادیه را هم مینویسند، ولی به هر حال اتفاقات غیر عادیّه مهمتر است ـ پس معلوم میشود اخذ خراج از آن زمین براساس معیارهای درست بوده است.
ثانیاً: مقتضای اصالة الصحة است؛ چون شک میکنیم خراجی که از آن زمین میگرفتند درست بوده و فی الواقع آن زمین خراجی بوده یا اینکه ظلماً بوده و فی الواقع آن زمین خراجی نبوده است، اصالة الصحة اقتضا میکند بگوییم اخذ خراج به نحو صحیح بوده و در نتیجه آن زمین خراجی بوده است.
نقد مرحوم شیخ قدس سره بر تمسک به سیره
مرحوم شیخ قدس سره در مورد عدم تعرض اصحاب کتب تاریخ و جغرافی به فاسد بودن معیار اخذ خراج در مورد زمینهایی که سیره بر اخذ خراج از آن بوده میفرماید: این عدم تعرّض، دالّ بر این نیست که پس معیار اخذ خراج از آن زمین صحیح بوده و سلطان، تعدّی به زمینهای غیر خراجیه نکرده است، شاید فی الواقع از غیر زمین خراجی، خراج گرفته یا در بعضی جاها از زمین خراجی، خراج نگرفته و مورخین مطّلع نشدهاند یا چون شک داشتند متعرض آن نشدهاند، کما اینکه در بعضی جاها تصریح کردهاند در اینکه فلان زمینی که سلطان از آن خراج اخذ میکند، ارض خراجی است یا غیر خراجی، اختلافی است.
بنابراین سیره نمیتواند کاشف از مفتوح العنوة بودن زمین باشد؛ چراکه این سیره در غیر مواردی که خراجی بودن آن شرعاً برای ما ثابت است و ما هم قبول داریم ارض خراجی است، آن چنان بیّن و فراگیر نبوده که هر مورّخ و جغرافیا نویسی متوجه آن باشد که اخذ خراج از آن زمین، درست یا نادرست است؛ بدین جهت متعرض آن نشدند یا اگر متعرض شدهاند، به نوعی تصریح به اختلافی بودن آن شده است.
اشکال دیگر آنکه أماریّت اعتراض یا عدم اعتراض اصحاب تواریخ بر خراجی بودن یا نبودن زمین، بالاتر از تصریحشان بر خراجی بودن آن نیست، در حالی که ما حجّیت تصریحشان را نپذیرفتیم. بنابراین استدلال به سیرهی قائمه بر اخذ خراج به انضمام عدم اعتراض اصحاب کتب تواریخ و جغرافیا تمام نیست و نمیتواند اثبات خراجیت یا عدم خراجیت زمینی کند ...
براي دريافت متن کامل جلسه هفتاد و یکم اينـجا را کليک کنيد.