تقریرات دروس خارج فقه
حضرت آیت الله سیّد محمّد رضا مدرّسی طباطبایی یزدی (دامت برکاته)
سال تحصیلی 95-1394
جلسهی هشتاد و یکم؛ دوشنبه 13/2/1395
11. روایت معاذ بن کثیر:
وَ عَنْهُ [مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَن بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ الصَّفَّار] عَنِ الْحَسَنِ بْنِ الْحَسَنِ وَ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ وَ حَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ وَ مُحَسِّنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ يُوسُفَ جَمِيعاً عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ طَلْحَةَ صَاحِبِ السَّابِرِيِّ عَنْ مُعَاذِ بْنِ كَثِيرٍ بَيَّاعِ الْأَكْسِيَةِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السّلام قَالَ: مُوَسَّعٌ عَلَى شِيعَتِنَا أَنْ يُنْفِقُوا مِمَّا فِي أَيْدِيهِمْ بِالْمَعْرُوفِ فَإِذَا قَامَ قَائِمُنَا حَرَّمَ عَلَى كُلِّ ذِي كَنْزٍ كَنْزَهُ حَتَّى يَأْتُوهُ بِهِ يَسْتَعِينَ بِهِ.
وَ رَوَاهُ الْكُلَيْنِيُّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ مُعَاذِ بْنِ كَثِيرٍ نَحْوَهُ.
این روایت از لحاظ سند به خاطر محمد بن سنان ناتمام است.
معاذ بن کثیر نقل میکند امام صادق علیه السّلام فرمودند: شیعیان ما در وسعت هستند از آنچه که در دستشان هست [از حق ما اهل بیت علیهم السّلام] به معروف انفاق کنند. پس هرگاه قائم ما عجل الله تعالی فرجه الشریف قیام کرد، حرام است بر هر صاحب کنزی، پولهایی که انباشته است تا اینکه آن را به دست مبارک حضرت برساند و حضرت در راه قیام به آن کنز استعانت جویند.
این روایت ظهور در این دارد که آن اموالی که حق ائمه علیهم السّلام در آن است ـ نه اموال شخصی معصومین علیهم السّلام ـ قبل از قیام حضرت قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف برای شیعه تحلیل شده است.
12. صحیحهی مسمع بن عبدالملک:
وَ [مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَن] بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عُمَرَ بْنِ يَزِيدَ عَنْ أَبِي سَيَّارٍ مِسْمَعِ بْنِ عَبْدِ الْمَلِكِ فِي حَدِيثٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السّلام إِنِّي كُنْتُ وُلِّيتُ الْغَوْصَ فَأَصَبْتُ أَرْبَعَمِائَةِ أَلْفِ دِرْهَمٍ وَ قَدْ جِئْتُ بِخُمُسِهَا ثَمَانِينَ أَلْفَ دِرْهَمٍ وَ كَرِهْتُ أَنْ أَحْبِسَهَا عَنْكَ وَ أَعْرِضَ لَهَا وَ هِيَ حَقُّكَ الَّذِي جَعَلَ اللَّهُ تَعَالَى لَكَ فِي أَمْوَالِنَا فَقَالَ وَ مَا لَنَا مِنَ الْأَرْضِ وَ مَا أَخْرَجَ اللَّهُ مِنْهَا إِلَّا الْخُمُسُ يَا أَبَا سَيَّارٍ الْأَرْضُ كُلُّهَا لَنَا فَمَا أَخْرَجَ اللَّهُ مِنْهَا مِنْ شَيْءٍ فَهُوَ لَنَا قَالَ قُلْتُ: لَهُ أَنَا أَحْمِلُ إِلَيْكَ الْمَالَ كُلَّهُ فَقَالَ لِي يَا أَبَا سَيَّارٍ قَدْ طَيَّبْنَاهُ لَكَ وَ حَلَّلْنَاكَ مِنْهُ فَضُمَّ إِلَيْكَ مَالَكَ وَ كُلُّ مَا كَانَ فِي أَيْدِي شِيعَتِنَا مِنَ الْأَرْضِ فَهُمْ فِيهِ مُحَلَّلُونَ وَ مُحَلَّلٌ لَهُمْ ذَلِكَ إِلَى أَنْ يَقُومَ قَائِمُنَا- فَيَجْبِيَهُمْ طَسْقَ مَا كَانَ فِي أَيْدِي سِوَاهُمْ فَإِنَّ كَسْبَهُمْ مِنَ الْأَرْضِ حَرَامٌ عَلَيْهِمْ حَتَّى يَقُومَ قَائِمُنَا- فَيَأْخُذَ الْأَرْضَ مِنْ أَيْدِيهِمْ وَ يُخْرِجَهُمْ مِنْهَا صَغَرَةً.
وَ رَوَاهُ الْكُلَيْنِيُّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ إِلَّا أَنَّهُ قَالَ: إِنِّي كُنْتُ وُلِّيتُ الْبَحْرَيْنَ الْغَوْصَ ثُمَّ قَالَ فِي آخِرِهِ فَيَجْبِيَهُمْ طَسْقَ مَا كَانَ فِي أَيْدِيهِمْ وَ يَتْرُكَ الْأَرْضَ فِي أَيْدِيهِمْ وَ أَمَّا مَا كَانَ فِي أَيْدِي غَيْرِهِمْ فَإِنَّ كَسْبَهُمْ مِنَ الْأَرْضِ حَرَامٌ ثُمَّ ذَكَرَ مِثْلَهُ.
مسمع بن عبدالملک در حدیثی میگوید: خدمت امام صادق علیه السّلام عرض کردم: من [در بحرین] متصدّی غوص [از طرف حکومت] شده بودم و چهارصد هزار درهم به دست آوردم و خمس آن را که هشتاد هزار درهم است خدمت شما آوردهام، دوست نداشتم آن را از شما منع کنم و خودم متعرّض آن شوم و این حقّ شماست که خداوند تبارک و تعالی در اموال ما قرار داده است. فرمودند: آیا از زمین و آنچه خداوند از زمین خارج کرده فقط خمس آن برای ماست؟! ای ابا سیار! همهی زمین برای ماست و آنچه که خداوند از زمین خارج کرده برای ماست. عرض کردم پس تمام آن مال را خدمت شما میآورم. فرمودند: ای ابا سیار! همه را برایت حلال و طیّب قرار دادیم، این مالت را هم بردار ببر، کل آنچه از زمین در دست شیعیان ماست، در آن محلّل هستند تا اینکه قائم ما قیام کند و خراج آن زمینهایی که در دستشان است جمعآوری کند و زمین را در دستشان باقی بگذارد و امّا آنچه از زمین در دست غیر شیعیان است، کسبشان از زمین برای آنان حرام است تا اینکه قائم ما قیام کند و زمین را از دستشان بگیرد و در حالی که صاغر هستند، اخراجشان کند.
این روایت هم بیان میکند حضرت متعلق حق خود را که یا کلّش انفال بوده یا هم انفال بوده و هم خمس، برای شیعه تحلیل کردند. بحثهایی در این روایت وجود دارد که قبلاً در مبحث اراضی خراجیه آن را بررسی کردیم ...
براي دريافت متن کامل جلسه هشتاد و یکم اينـجا را کليک کنيد.