برخی، از جمله سید خویی رحمه الله بیان سومی ارائه داده و چهبسا مدعی شدهاند علامیت اطراد به این بیان، حتی از تبادر قویتر است و بلکه تنها راه تشخیص معنای حقیقی از غیر حقیقی است. طبق این بیان ...
برخی گفتهاند مقصود از اطرادی که علامت حقیقت میشود، اطراد در تبادر است؛ به این صورت که اگر معنایی از لفظی مکرراً و در حالات و شرایط گوناگون متبادر به ذهن شد، پی میبریم که معنای حقیقی آن لفظ است و ...
بعضی از جمله مرحوم علامه در نهایة الحکمة گفتهاند حمل در مثل «الانسان ناطقٌ» یا «الانسان حیوانٌ» حمل شایع صناعی نیست، بلکه حمل اوّلی ذاتی است؛ زیرا اگر مفهوم انسان را باز کنیم، حیوان و ناطق در آن هست و ...
در ابتدای بحث علائم حقیقت و مجاز گفتیم که گاهی ما فیالجمله معنای چیزی را میدانیم، اما حدود آن را نمیدانیم و میخواهیم این حدود را از طریق تبادر و ... بهدست آوریم. در مورد صحت حمل اولی نیز میگوییم ...
بسیاری از اعلام تذکر دادهاند که تبادر معنایی از لفظ، فقط نشان میدهد در همین زمانی که این معنا متبادر شده است لفظ در این معنا حقیقت است و به وضع تعیینی یا تعینی ولو به واسطة وضع جدید، این معنا را واجد است. اما تبادر ...
مراد از تبادر آن است که لفظ مورد توجّه قرار گیرد و دقّت شود که از حاقّ خود لفظ، بدون آنکه قرینهای یا هر خصوصیت خارجی دیگری دخیل باشد، چه معنایی به ذهن انسباق پیدا میکند. همان معنای منسبق به ذهن، معنای حقیقی است.