جلسۀ ۱۶، رمضان ۱۴۴۱ قمری، صدا و سیمای مرکز یزد

امکان ندارد کسی به درگاه خداوند برود و دست خالی برگردد؛ منتها گاهی اوقات بعضی خواسته‌ها به صلاح ما نیست و ما با عقل‌های کوتاه و دیدهای سطحی و نزدیک‌بین خود چیزهایی را از خدا می‌خواهیم که صلاح ما در آن نیست؛ امّا در این موارد نیز به‌هرحال خداوند متعال جوابی خواهد داد و هیچ دعایی را بی‌پاسخ نخواهد گذاشت.

خلاصه بیانات

آیت الله سیّد محمّدرضا مدرّسی طباطبایی یزدی دامت برکاته

ماه مبارک رمضان ۱۴۴۱، جلسه شانزدهم

بیان شد که ابتلائات، موجب پدید آمدن کمالات در سطح فرد و جامعه می‌شود و تلاش‌های انسان در جهت رفع بلا معمولاً اثر مورد انتظار را دارد و دعاها نیز مستجاب می‌گردد.

دعا باید از عمق جان برخیزد

در اینکه دعاها مستجاب می‌شود، شکّی نیست؛ زیرا خداوند متعال خود فرموده که دعا را مستجاب می‌کند:

(ادْعُونی‏ أَسْتَجِبْ لَکُمْ)؛

مرا بخوانید تا شما را اجابت کنم‏.

مخصوصاً در این ایّام و شب‌های بابرکت، دعاها مستجاب است و ما باید این اوقات را قدر بدانیم و از دعا غافل نشویم، البته نکتهٔ قابل توجّه آن است که دعا باید واقعاً از عمق جان برخیزد تا مورد استجابت قرار گیرد. در روایت است که:

إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَا یَسْتَجِیبُ دُعَاءً بِظَهْرِ قَلْبٍ‏ سَاهٍ؛‏ فَإِذَا دَعَوْتَ فَأَقْبِلْ بِقَلْبِکَ ثُمَّ اسْتَیْقِنْ بِالْإِجَابَهِ؛

خداوند متعال دعا را از قلبی که با سهو و بدون حواس جمع دعا می‌کند، نمی‌پذیرد و مستجاب نمی‌کند. پس هرگاه دعا کردی، با قلبت اقبال کن؛ یعنی با تمام توجّه و اقبال به سوی خدا دعا کن و علاوه بر آن، یقین به اجابت داشته باش. چنان‌که در روایت دیگر آمده است:

إِذَا دَعَوْتَ فَظُنَّ أَنَّ حَاجَتَکَ بِالْبَابِ‏؛

«ظن» دو معنا دارد: گمان و یقین. امّا در اینجا به قرینهٔ روایات دیگر ـ ازجمله روایت قبلی که فرموده بود: یقین به اجابت داشته باش ـ به معنای یقین است؛ یعنی هنگامی‌که دعا می‌کنی یقین داشته باش حاجتت آماده و مهیّاست‏ و درگاه خدا را همچون درگاه افراد معمولی حساب نکن؛ زیرا خداوند، خالق عالَم، غنیّ بالذات و بخشندهٔ مطلق است و اساساً اقتضای خداوندی‌اش بخشش و عطاست. این را باور داشته باش و با رعایت آداب و شرایط دعا در درگاه خداوند دعا کن و آن‌وقت مطمئن باش که دعایت مستجاب و حاجتت برآورده می‌شود.

البته شرایط دعا بسیار است؛ ازجمله اینکه انسان باید با ادب در درگاه الهی حاضر شود، با پاکی و صفای باطن واقعاً توبه کند، حقیقتاً و از سوز دل درخواست نماید، با اصرار و الحاح، با تضرّع و زاری و بدون ریا در درگاه پروردگار دعا کند: (ادْعُوا رَبَّکُمْ تَضَرُّعاً وَ خُفْیَهً) و یقین به اجابت داشته باشد. اگر کسی این شرایط را به درستی رعایت کند، مطمئن باشد که دعایش مستجاب می‌شود و اگر اتّفاقاً و نادراً در موردی قضای حتمی الهی برخلاف آن بود، امری کاملاً استثنایی است. البته در این صورت هم این‌گونه نیست که دعای او بی‌جواب و بدون اجر باقی بماند، بلکه تنها آنچه او می‌خواسته و فکر می‌کرده به صلاح اوست، اتّفاق نمی‌افتد، وگرنه آن هم حتماً ذخیره‌ای برای دنیا یا آخرت او خواهد بود و هیچ شبهه‌ای در آن نیست.

آری، امکان ندارد کسی به درگاه خداوند برود و دست خالی برگردد؛ منتها گاهی اوقات بعضی خواسته‌ها به صلاح ما نیست و ما با عقل‌های کوتاه و دیدهای سطحی و نزدیک‌بین خود چیزهایی را از خدا می‌خواهیم که صلاح ما در آن نیست ـ چنان‌که در تعقیبات نماز ظهر می‌خوانیم: خدایا! آنچه را که در آن رضای تو و صلاح ماست، به ما عنایت فرما. ـ امّا در این موارد نیز به‌هرحال خداوند متعال جوابی خواهد داد و هیچ دعایی را بی‌پاسخ نخواهد گذاشت.

ایمان؛ اکسیری در برابر همهٔ مشکلات و ابتلائات

انسان مؤمن و کسی‌که ببیمهٔ خدایی است، در هیچ حالتی ضرر نخواهد کرد، هرچند درظاهر گرفتار مشکلات باشد. برعکس، کسی‌که از خدا دور است، همواره در حال ضرر  است، گرچه درظاهر در رفاه و آسایش باشد. در روایتی معتبر و بسیار جالب از امام صادق علیه السّلام نقل شده است:

عَجِبْتُ‏ لِلْمَرْءِ الْمُسْلِمِ‏؛ لَایَقْضِی اللَّهُ- عَزَّ وَ جَلَّ- لَهُ قَضَاءً إِلَّا کَانَ خَیْراً لَهُ؛ وَ إِنْ قُرِضَ بِالْمَقَارِیضِ کَانَ خَیْراً لَهُ، وَ إِنْ مَلَکَ مَشَارِقَ الْأَرْضِ وَ مَغَارِبَهَا کَانَ خَیْراً لَه‏؛

در شگفتم از فرد مسلمان که خداوند عزّوجلّ هیچ حکمی را در حق او روا نمی‌دارد مگر اینکه برای او خیر است؛ اگر با قیچی او را تکّه تکّه و ریز ریز کنند، برایش خیر است؛ و اگر شرق و غرب زمین را هم مالک شود، باز برایش خیر است! آری، مؤمن این‌چنین است و ایمان اکسیری است که می‌تواند همه چیز را منقلب کند و هرچه بر آن وارد شود، آن را به خیر تبدیل نماید. البته ایمانی که همراه با عمل صالح باشد. در واقع، اساس قضیه ایمان است و عمل صالح شرط آن است.

در روایتی پرمعنا ـ هرچند ممکن است برخی با دید سطحی، نقل آن را مناسب ندانند، ولی اگر نکته‌ها و رازهای عمیق نهفته در آن را دقّت کنیم، می‌بینیم عجب روایت شیرین و با ارزشی است ـ امام باقر علیه السّلام نقل می‌کنند که جناب موسی کلیم اللّه، پیامبر اولوالعزم علیه السّلام بیرون رفت و در مسیر به یکی از افراد بنی اسرائیل برخورد کرد و او را همراه خود برد. سپس هنگامی‌که حضرت موسی می‌خواست برای مناجات با خدا برود، مناسب نبود که آن فرد همراهش باشد، لذا به او فرمود: اینجا بنشین تا من برای مناجات بروم و برگردم. درعین‌حال چون می‌خواست آن فرد که از امّت خودش بود، سالم بماند و آنجا مکان غریب و خلوتی بود، دور او خطّی کشید و برای او  دعا کرد و گفت: خدایا! من این فرد از بنی اسرائیل را به ودیعه نزد تو سپردم و تو بهترین ودیعه‌پذیری.

بدین ترتیب برایش حرزی درست کرد و از خدا هم خواست او را حفظ کند. آن‌گاه جناب موسی از پی مناجات رفت و  خداوند به  آنچه می‌خواست با او مناجات کرد و  جناب موسی علی نبیّنا و آله و علیه السلام برگشت و سراغ رفیق خود رفت؛ با اطمینان از اینکه وقتی به محلّ استقرار او می‌رسد، با هم به راهشان ادامه می‌دهند. امّا وقتی به محلّ موردنظر رسید، دید قضیهٔ واقعاً عجیبی اتّفاق افتاده و آن رفیقش در آنجا مورد حملهٔ شیری قرار گرفته و شیر او را دریده و نابود کرده است.

حضرت موسی سرش را به آسمان بلند کرد و گفت: خدایا! من او را به ودیعه نزد تو سپرده بودم و چه کسی بهتر از تو بود که نزد او ودیعه بگذارم؟! تو هم بدترین درندگانت را بر او مسلّط کردی که با این وضع نابودش کرده و گویا تمام بند بندش را دریده و خونش را هم آشامیده و ظاهراً چیزی جز یک مشت استخوان باقی نمانده بود. خطاب آمد: ای موسی! این رفیق تو منزلتی در بهشت داشت که جز با این ابتلا و گرفتاری به آن نمی‌رسید. سپس پرده از جلوی چشمان جناب موسی کنار رفت و جایگاه رفیع رفیقش را دید و آرام شد و گفت: راضی شدم.

هرچند این قضیه‌ای خاص با ویژگی‌های خودش است، امّا نکتهٔ مهمّی دارد که مؤمن در هر حالتی باشد و هر شرایطی برایش پدید آید، حتّی اگر دعای معصومی از باب اتّفاق و استثنا، به ظاهر در حقّ او مستجاب نشود، باز برایش خیر است و مصداقی از مصادیق آن روایت است که امام صادق۷ فرمودند: در شگفتم از فرد مسلمان که هرچه خداوند برای او مقدّر کرده باشد، برایش خیر است.

بنابراین ایمان اکسیری است که همهٔ مشکلات را حل می‌کند و لذا اگر احیاناً فردی از مؤمنین و مؤمنات بیمار شد یا مشکل دیگری پیدا کرد و با دعا هم برطرف نشد و حتّی خدای ناکرده از دنیا رفت، این روایت می‌تواند برای او و بازماندگانش تسلیت باشد و باید بدانند این یک استثناء و قضای حتمی الهی بوده که اگر ایمان و صبر بر بلا باشد، خداوند به احسن وجه آن را جبران خواهد کرد. البته باز یادآوری می‌کنم در درجهٔ اوّل آنچه حتمی است، استجابت دعاهاست و خداوند دعاها را مستجاب می‌کند؛ مخصوصاً در این شب‌ها و سحرهای نورانی و بابرکت ماه رمضان که پیامبر صلّی الله علیه وآله دربارهٔ آن فرموده‌اند: دُعَاؤُکُمْ فِیهِ‏ مُسْتَجَابٌ؛‏ دعای شما در این ماه مستجاب است.

از خداوند متعال می‌خواهیم طول عمر با عزّت، همراه با عافیت و صحّت و سلامت برای همهٔ ما مقدّر فرماید، توفیق عبادت و بندگی‌اش را به ما عنایت نماید، دشمنان ما را خوار و ذلیل گرداند و هیچ مشکل و معضلی را برای ما باقی نگذارد، مگر اینکه آن را به احسن وجه برطرف سازد و به جای آن خیر و عافیت برای ما مقدّر فرماید.

و السلام علیکم و رحمه اللّه و برکاته