جلسۀ ۲۳، رمضان ۱۴۴۳ قمری، صدا و سیمای مرکز یزد

مؤمن آن‌قدر انسان والایی است که کاملاً مورد اعتماد مردم است و مسلمانان او را امین بر اموال و نفوسشان قرار می‌دهند. با خیال راحت مالشان را نزد او به امانت می‌گذارند و می‌دانند که به آن تجاوز نمی‌کند. حتّی اگر در شرایطی لازم باشد، جان و آبروی خود را در اختیار او قرار می‌دهند که از آن نگهبانی کند و امانت‌دار آنان باشد.

بیانات

آیت الله سیّد محمّدرضا مدرّسی طباطبایی یزدی دامت برکاته

ماه مبارک رمضان ۱۴۴۳، جلسهٔ بیست و سوم

در شب بیست و سوم ماه مبارک رمضان قرار داریم که احتمال شب قدر بودن آن بسیار زیاد است. امیدواریم خداوند متعال در این شب بزرگ، عنایات خود را نصیب ما فرماید، دعاهای ما را مستجاب گرداند و بهترین مقدّرات را برای ما و همهٔ مسلمانان و تمامی کسانی که در راه حق گام بر‌می‌دارند، مقدّر فرماید.

اهل خیر و خیررسانی به دیگران

کلمات مبارک امیرالمؤمنین علیه السّلام را در خطبهٔ متّقین توضیح می‌دادیم. حضرت در ادامهٔ وصف پرهیزکاران می‌فرمایند:

الْخَیْرُ مِنْهُ‏ مَأْمُولٌ وَ الشَّرُّ مِنْهُ مَأْمُونٌ؛

مردم به خیر او امیدوار و از شرّ او در امان‌اند.

انسان متّقی به‌گونه‌ای است که خیر از او مورد انتظار است و مردم چشم خیر به او دارند. اگر نیازی در کارهای جمعی یا فردی داشته باشند، به او مراجعه می‌کنند و درحقیقت، فرد متّقی مرجع آمال مردم است. ازسوی دیگر، هرگز چنین نیست که مردم از او ترس داشته باشند و خدای‌نکرده بدی و شرّی از او به دیگران برسد، بلکه همه از او ایمن هستند.

مسلمان کسی است که دیگران از شرّ او در امان باشند

اساساً مسلمان ـ حتّی مسلمان معمولی، چه رسد به فرد متقّی ـ دیگران از شرّ او در امان می‌باشند؛ چنان‌که در روایات متعدّد از رسول خدا صلّی الله علیه وآله نقل شده است:

الْمُسْلِمُ‏ مَنْ‏ سَلِمَ‏ الْمُسْلِمُونَ‏ مِنْ یَدِهِ وَ لِسَانِهِ؛

مسلمان کسى است که مسلمانان از دست و زبانش در سلامت باشند.

همچنین در روایتی معتبر و با سند تامّ از فردی به نام «سلیمان بن خالد» نقل شده که امام باقر علیه السّلام به او فرمودند: یَا سُلَیْمَانُ! أَ تَدْرِی‏ مَنِ‏ الْمُسْلِمُ‏؛ ای سلیمان! آیا می‌دانى مسلمان کیست؟ در اینجا نیز مقصود حضرت، مسلمان معمولی بوده است ـ نه مسلمان تراز اوّل و متّقی ـ البتّه مسلمانی که واقعاً مسلمان باشد. سلیمان عرض کرد: جُعِلْتُ فِدَاکَ! أَنْتَ أَعْلَمُ؛ قربانتان گردم، شما بهتر می‌دانید. حضرت فرمودند:

الْمُسْلِمُ مَنْ سَلِمَ الْمُسْلِمُونَ مِنْ لِسَانِهِ وَ یَدِهِ؛

مسلمان کسى است که مسلمانان از زبان و دست او در سلامت و امنیّت باشند.

یعنی مسلمان نه با زبانش مردم را اذیّت می‌کند و نه با دستش. این مسئله خیلی مهمّ است. معمولاً آزار و اذیّت فیزیکی و با دست بین افراد کمتر اتّفاق می‌افتد ـ گرچه آن هم متأسّفانه گاهی وجود دارد ـ ولی آزار و اذیّت زبانی کم نیست و کم نیستند افرادی که غیبت می‌کنند، تهمت می‌زنند، ناسزا می‌گویند، تند حرف می‌زنند و نظایر این‌ها. درحالی‌که امام علیه السّلام فرمودند: مسلمان کسی است که سایر مسلمانان، هم از زبانش و هم از دستش در امان باشند.

مؤمن کسی است که کاملاً مورد اعتماد مردم باشد

سپس امام علیه السّلام فرمودند: وَ تَدْرِی مَنِ الْمُؤْمِنُ؛ و آیا می‌دانى مؤمن کیست؟ مقصود از مؤمن در اینجا کسی است که از مسلمان معمولی بالاتر است و در مراتب عالی اسلام قرار دارد. البتّه اینکه ایمان دقیقاً چیست و در روایات دیگر به چه معنا آمده است، در جای خود بحث شده است. حضرت فرمودند:

إِنَّ الْمُؤْمِنَ مَنِ ائْتَمَنَهُ الْمُسْلِمُونَ عَلَى أَمْوَالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ؛

مؤمن کسى است که مسلمانان او را بر مال و جان خود امین بدانند.

یعنی مؤمن آن‌قدر انسان والایی است که کاملاً مورد اعتماد مردم است و مسلمانان او را امین بر اموال و نفوسشان قرار می‌دهند. با خیال راحت مالشان را نزد او به امانت می‌گذارند و می‌دانند که به آن تجاوز نمی‌کند. حتّی اگر در شرایطی لازم باشد، جان و آبروی خود را در اختیار او قرار می‌دهند که از آن نگهبانی کند و امانت‌دار آنان باشد.

یاری نکردن و رنجیده‌خاطر ساختن مسلمان حرام است!

سپس عبارتی در این روایت صحیح آمده که بسیار عجیب است. حضرت می‌فرمایند:

وَ الْمُسْلِمُ حَرَامٌ عَلَى الْمُسْلِمِ أَنْ یَظْلِمَهُ أَوْ یَخْذُلَهُ أَوْ یَدْفَعَهُ دَفْعَهً تُعَنِّتُهُ؛‏

و بر مسلمان حرام است که به مسلمان دیگر ستم کند یا او را واگذارد یا او را براند به‌گونه‌ای‌که او برنجاند.

انصافاً روایت خیلی سنگین است و مخصوصاً در این ماه مبارک و در این شب‌های قدر و روزهای قدر ـ که همچون شب‌های قدر دارای فضیلت است ـ وقتی انسان این‌گونه روایات را می‌خواند، می‌فهمد چقدر نسبت به وظایف خود کوتاهی دارد! روایت می‌فرماید: بر مسلمان حرام است که به مسلمان دیگری ظلم و ستم کند. این قسمت را تقریباً همهٔ ما می‌دانیم و اِن‌شاء‌اللّه به آن عمل هم می‌کنیم، امّا در قسمت بعد می‌فرماید: بر مسلمان حرام است که مسلمان دیگری را در مشکلاتش واگذارد و او را یاری نکند! به‌هرحال حوادث روزگار زیاد است و چه‌بسا مسلمانی گرفتار مشکلاتی شود.

روایت می‌فرماید: اگر برادر مسلمانت مشکلی دارد، بر تو حرام است که او را به حال خود رها کنی و به او یاری نرسانی! اگر همسایه‌، همکار، دوست، استاد، شاگرد و مخصوصاً خویشاوندی داری که دچار گرفتاری شده و نیاز به یاری دارد، اگر تو مسلمان حقیقی باشی، او را وانمی‌گذاری و نمی‌گویی: به من چه ارتباطی دارد؟! مشکل خود اوست!

مشکل یک مسلمان، مشکل همهٔ مسلمانان است

متأسّفانه امروزه لفظ بسیار زشتی رایج شده و به نظر می‌رسد از فرهنگ‌های غربی آمده است که می‌گویند: این مشکل توست! یا این مشکل خود اوست! درحالی که در فرهنگ اسلامی، مشکل یک مسلمان مشکل همهٔ مسلمانان است و برادر مسلمان او نیز باید مشکل او را مشکل خود بداند و در حلّ آن کوشش کند و به او یاری رساند. مخصوصاً گاهی در ادارات نیز دیده می‌شود که این سخنان گفته می‌شود؛ مثلاً شخصی در اداره‌ای به دنبال کاری است و مدارک پرونده‌اش نقصی دارد، به‌جای اینکه او را یاری و راهنمایی کنند، به او می‌گویند: این مشکل توست! اگر تو مسلمانی و او نیز مسلمان است، مشکل او مشکل تو هم هست و به تعبیر امام۷ حرام است که مسلمانی مسلمان دیگر را هنگام احتیاجش یاری نکند!

عبارت بعدی روایت نیز تعبیر عجیبی است! حضرت می‌فرمایند: بر مسلمان حرام است که مسلمان دیگری را از خود براند، به‌گونه‌ای که او را به رنج و زحمت بیندازد! اگر فقیری به شما مراجعه می‌کند یا نیازمندی است که حاجتی دارد، اگر می‌توانی که باید کمکش کنی. اگرهم فرضاً نمی‌توانی کاری برای او انجام دهی ـ مثلاً خودت گرفتارتری ـ به‌گونه‌ای او را از خود نران که موجب رنجش او شود، حدّاقل با زبان خوش و با عذرخواهی با او برخورد کن؛ مثلاً بگو: «من خودم الآن گرفتارم و نمی‌توانم این کار را برای شما انجام دهم»، نه اینکه با پرخاش و با لحن نامناسب و تند با او برخورد کنی.

به‌هرحال یکی از صفات انسان متّقی طبق کلام امیرالمؤمنین علیه السّلام آن است که مردم به خیر او امیدوار و از شرّ او در امان‌اند. اِن‌شاءاللّه در جلسهٔ آینده مطالب بیشتری را در‌این‌زمینه بیان خواهیم کرد. از درگاه خداوند متعال در این ساعات بسیار باعظمت و پر از نور و خیر و برکت تقاضا می‌کنیم به حقّ قرآن عظیم و به حقّ اولیای گرامی‌ خود، تمام دعاهای ما را مستجاب فرماید، گناهان ما را مورد عفو و اغماض و بخشش قرار دهد، آیندهٔ ما را آینده‌ای همراه با بندگی و علم و عمل صالح مقرّر بفرماید و قلب مقدّس صاحب امشب، امام زمان عجّل الله تعالی فرجه الشّریف را از ما راضی و خشنود بگرداند.

و السلام علیکم و رحمه اللّه و برکاته