جلسه ۳، رمضان ۱۴۴۴ قمری، صدا و سیمای مرکز یزد

مبادا در ماه مبارک رمضان، دست، زبان، چشم یا گوش ما به گناهی آلوده شود. باید سعی کنیم خود را آنچنان از همهٔ پلیدی‌ها و ناپاکی‌ها دور بداریم که این حالت در ما ملکه شود تا در غیر ماه مبارک رمضان نیز از این گناهان اجتناب کنیم.

بیانات

آیت‌الله سیّد محمّد‌رضا مدرّسی طباطبایی دامت برکاته

ماه مبارک رمضان ۱۴۴۴ (۱۴۰۲ ش)، جلسۀ سوم

گفتیم که فرصت استثنایی ماه مبارک رمضان و این سحرهای پر‌روح و پر‌نور را باید قدر بدانیم و مبادا در این اندیشه باشیم که این فرصت دوباره در اختیار ما قرار خواهد گرفت که امیدواریم خداوند متعال در اختیارمان قرار بدهد، امّا نمی‌دانیم در متن واقع چه اتّفاقی خواهد افتاد، پس باید این فرصت را غنیمت بشماریم. در روایت دارد:

وَ لَا کُلُّ‏ غَائِبٍ‏ یَئُوبُ؛

و هر رفته‌ای باز‌نگردد.

یعنی ‌چنین نیست که هر چیزی از دست ما رفت، دوباره باز‌گردد؛ بلکه به یک معنا که هرگز باز‌نگردد.

فرصت و عمر کافی برای پند گرفتن و بیدار شدن

کسی هم نگوید که من سنّ زیادی ندارم و در آینده جبران خواهم کرد و هر اتّفاقی بیفتد خداوند می‌بخشد و می‌آمرزد. بله، خداوند متعال غفّار و آمرزنده است؛ امّا چه‌بسا خدای‌ناکرده این فرصت‌ها را از دست بدهیم و فقط افسوس آن بماند؛ چنان‌که در روایتی که قبلاً نقل کردیم، پیامبر صلّی الله علیه وآله فرمودند: وقتی شب کردی فکر صبح نباش و وقتی صبح کردی فکر شب نباش. قرآن کریم دربارهٔ اهل جهنّم می‌فرماید:

وَ هُمْ یَصْطَرِخُونَ فیها رَبَّنا أَخْرِجْنا نَعْمَلْ صالِحاً غَیْرَ الَّذی کُنَّا نَعْمَلُ؛

و آنان در آنجا فریاد برمى‏آورند: پروردگارا! ما را بیرون بیاور تا غیر از آنچه مى‏کردیم کار شایسته کنیم.

در روز قیامت، عدّه‌ای در آتش جهنّم می‌سوزند و ناله می‌کنند و فریاد برمی‌آورند: خدایا! ما را از آتش جهنّم بیرون بیاور تا عمل خیری انجام دهیم و اعمال بد خود را جبران کنیم. امّا به آنان خطاب می‌شود:

أَ وَ لَمْ نُعَمِّرْکُمْ ما یَتَذَکَّرُ فیهِ مَنْ تَذَکَّرَ؛

آیا شما را ‌آن‌قدر عمر ندادیم که هر‌کس بخواهد در آن متذکّر شود، بتواند پند گیرد؟!

آیا به‌قدر کافی به شما فرصت ندادیم و عمر نبخشیدیم تا بیدار شوید و راه درست را پیدا کنید؟! آیا شما را آن‌قدر عمر ندادیم که هر‌‌که می‌خواهد متذکّر شود و از غفلت بیرون بیاید، بتواند پند گیرد؟! این مدّت برای کسی که ۵۰، ۶۰ یا ۷۰ سال دارد، خیلی روشن است که کافی است. حتّی برای کسی که کمتر از آن مثلاً ۳۰ سال دارد، نیز روشن است. جالب آنکه در روایت آمده: توبیخ این آیهٔ مبارکه حتّی شامل فردی که ۱۸ سال دارد، نیز می‌شود.

البتّه اگر کسی مستضعف باشد، یعنی قدرت تمیز حق را از باطل نداشته باشد، مشمول این توبیخ نیست، امّا اگر کسی قدرت جدا کردن حقّ از باطل داشته باشد، نمی‌تواند بگوید: عمر من کوتاه بود و فقط ۱۸، ۱۹ یا ۲۰ سالم بود! چون درمورد او خطاب می‌آید: همین اندازه که توانایی داشته حق را از باطل تشخیص دهد و به‌سوی حق برود و عمل صالح انجام دهد، برای او کافی بوده است؛ یعنی می‌توانسته هم عقیده‌اش را درست کند و هم عملش را؛ چون مهم دو چیز است: ایمان و عمل صالح.

ایمان درست در کنار عمل صالح

بعضی افراد هستند که فکر می‌کنند ایمان کافی است و همین‌که ما عقیده‌مان درست است، هر کاری انجام دهیم، مورد غفران است! بله، عقیده مهم‌ترین مسئله است، امّا چنین نیست که به‌تنهایی کافی باشد، بلکه عمل صالح نیز لازم است. قرآن کریم مکرّر می‌فرماید:

الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ؛

کسانی که ایمان آوردند و عمل صالح انجام دادند.

همچنین افرادی هستند که فکر می‌کنند عمل صالح کافی است و عمل صالح را هم با معیارهای خود می‌سنجند! می‌گویند: همین‌که ما عمل صالح و کار نیک انجام دادیم، کافی است و اگر عقیدهٔ درستی هم نداشتیم، خداوند متعال ما را پاداش داده و مورد غفران قرار می‌دهد! خیر، هرگز چنین نیست و عمل صالح بدون ایمان درست ارزشی ندارد، مگر ارزش بسیار کمی. کسانی که اعمال بسیار سنگینی انجام می‌دهند، امّا ایمان ندارند و برای خدا انجام نمی‌دهند، اعمالشان در درگاه خداوند و در اسرار آفرینش وزنی ندارد:

فَلا نُقیمُ لَهُمْ یَوْمَ الْقِیامَهِ وَزْناً؛

پس روز قیامت براى آن‌ها قدر و ارزشى نخواهیم نهاد.

چه رسد به کسانی که هم عقیده‌شان فاسد است و هم عملشان، که آن دیگر مصیبت بزرگ است!

به‌هر‌حال باید توجّه کنیم هم ایمان درست داشته باشیم و هم عمل صالح. اگر کسی حدّاقلّ عمر و فرصت را در طول زندگانی خود داشته باشد و از آن استفاده نکند، معلوم است که این خطاب می‌تواند متوجّه او شود که: أَ وَ لَمْ نُعَمِّرْکُمْ ما یَتَذَکَّرُ فیهِ مَنْ تَذَکَّرَ وَ جاءَکُمُ النَّذیرُ؛ آیا شما را عمر ندادیم به مقداری که برای بیدار شدن و یافتن راه حق لازم بود؟! و کسی که شما را انذار کند و از عاقبت سوء بترساند، به‌سوی شما آمد و هشدارها را به شما رساند.

فرصت‌های از‌دست‌رفته و افسوس‌های باقی‌مانده!

در آیهٔ دیگری آمده که عدّه‌ای هنگام مرگ از خدا می‌خواهند آن‌ها را به دنیا باز‌‌گرداند تا کارهای نیک انجام دهند و گذشتهٔ خود را جبران کنند:

حَتَّى إِذا جاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قالَ رَبِّ ارْجِعُونِ، لَعَلِّی أَعْمَلُ صالِحاً فیما تَرَکْتُ؛

تا آن‌گاه که مرگ یکى از ایشان فرا رسد، مى‏گوید: پروردگارا! مرا بازگردانید. شاید من در آنچه وانهاده‏ام کار نیکى انجام دهم.

امّا خداوند متعال می‌فرماید هرگز چنین اتّفاقی نمی‌افتد و امروز روز جزاست، نه روز عمل:

کَلَّا إِنَّها کَلِمَهٌ هُوَ قائِلُها وَ مِنْ وَرائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلى‏ یَوْمِ یُبْعَثُونَ؛

نه چنین است. این سخنى است که او گویندهٔ آن است و پیشاپیش آنان برزخى است تا روزى که برانگیخته خواهند شد.

روز قیامت، روز حسرت است؛ روزی که بسیاری از افراد شروع به غصّه خوردن و افسوس خوردن می‌کنند که چرا فرصت‌ها را از دست دادیم؟! در‌حالی‌که خداوند متعال آیات خود را از طریق پیامبرش به آن‌ها رسانده بود و آنان غافل بودند، لذا افسوس خوردن در چنین روزی فایده ندارد:

وَ أَنْذِرْهُمْ یَوْمَ الْحَسْرَهِ إِذْ قُضِیَ الْأَمْرُ وَ هُمْ فی‏ غَفْلَهٍ وَ هُمْ لا یُؤْمِنُونَ؛

 و آنان را از روز حسرت بیم ده؛ آن‌گاه که کار به پایان می‌رسد، درحالی‌که آن‌ها در غفلت‌اند و ایمان نمی‌آورند.

راه خودسازی و کسب تقوا در ماه مبارک

ماه مبارک رمضان، ماه بیداری و خودسازی است؛ ماه بازسازی، نوسازی و آینده‌سازی است و راه آن هم تقواست. خداوند متعال در قرآن کریم می‌فرماید:

یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیامُ کَما کُتِبَ عَلَى الَّذینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ؛

اى کسانى که ایمان آورده‏اید! روزه بر شما مقرّر شده است؛ همان‌گونه که بر کسانى که پیش از شما بودند، مقرّر شده بود؛ باشد که پرهیزکارى کنید.

 اینجا خطاب به خصوص مؤمنین است و می‌فرماید: ای کسانی که ایمان آورده‌اید! روزه بر شما واجب شده است؛ چنان‌که بر کسانی که پیش از شما بودند نیز واجب شده بود؛ یعنی فکر نکنید این روزه فقط بر شما واجب شده، بلکه بر امّت‌های قبل نیز واجب بوده است؛ چون برخاسته از سرّ آفرینش، مطابق فطرت انسانی و در راستای هدفی است که انسان باید به آن برسد؛ منتها نوع و زمان روزه در امّت‌های گذشته فرق داشته است. سپس خداوند متعال هدف روزه را چنین معرّفی می‌فرماید: لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ؛ شاید شما اهل تقوا باشید؛ یعنی روزه وسیله‌ای است که ما متّقی شویم؛ بدین‌جهت اگر روزه‌ای همراه تقوا نشد و به‌وجود آورندهٔ تقوا نبود، به هدف روزه نزدیک نشده است.

مراقبت جدّی از زبان، چشم، گوش و سایر اعضا

رسیدن به این تقوا راه‌هایی دارد؛ ازجمله اینکه باید روزی که روزه داریم و ماهی که روزه می‌گیریم، با روزها و ماه‌های دیگر تفاوت داشته باشد؛ باید سکینه، وقار و طمأنینه، و حفظ زبان، چشم، دست و سایر اعضا و جوارح را در ماه رمضان بیشتر مواظبت کنیم. مراقب باشید چشمتان آنچه را حرام است نبیند؛ گوشتان آنچه را حرام است نشنود؛ زبانتان آنچه را حرام است نگوید؛ قدم‌هایتان به‌سوی مکانی که حرام است برداشته نشود. حتّی فکر انسان باید فکر صحیحی باشد و نباید سوء‌ظن‌ها و بعضی افکار نامناسب را به خود راه دهد:

اجْتَنِبُوا کَثیراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ؛

از بسیارى از گمان‌ها بپرهیزید که پاره‏اى از گمان‌ها گناه است.

از گمان بد به‌شدّت بپرهیزید و آن را از خود دور کنید که بعضی گمان‌ها گناه است. باید مواظب باشید از غیبت، تهمت، سخنان ناشایست، قول به غیر علم و حتّی از سخنان بی‌فایده اعمّ از اینکه حرام یا مکروه باشد، بپرهیزید. حرام که جای خود دارد، امّا مکروه را هم اگر در زمان‌های دیگر انجام می‌دادیم، در ماه مبارک رمضان از آن اجتناب کنیم؛ چون خداوند متعال می‌خواهد در این ماه ما را به مقام عالی برساند.

همهٔ این مراقبت‌ها با هم در یک کلمه جمع می‌شود: پس از آنکه رسول اکرم صلّی الله علیه وآله در خطبهٔ شعبانیّهٔ خود دربارهٔ ماه مبارک رمضان صحبت کردند، امیرالمؤمنین علیه السّلام برخاستند و عرض کردند:

یَا رَسُولَ اللَّهِ مَا أَفْضَلُ‏ الْأَعْمَالِ‏ فِی‏ هَذَا الشَّهْرِ؛

 ای رسول خدا! بهترین کردارها در این ماه چیست؟

حضرت فرمودند:

الْوَرَعُ عَنْ مَحَارِمِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ؛

 پرهیز از محرّمات خداوند عزّوجلّ.

مبادا در ماه مبارک رمضان، دست، زبان، چشم یا گوش ما به گناهی آلوده شود. باید سعی کنیم خود را از همهٔ پلیدی‌ها و ناپاکی‌ها دور بداریم و چنان دور بداریم که این حالت در ما ملکه شود و به‌صورت یک صفت راسخ و عمیق در نفس و جان ما ریشه پیدا کند تا در غیر ماه مبارک رمضان نیز از این گناهان اجتناب کنیم. خداوند متعال همهٔ ما را اهل ورع و متحلّی به صفت تقوا قرار دهد.

و السلام علیکم و رحمه اللّه و برکاته