فاطمه زهرا (ع) تحفۀ استثنایی و بی همتای آفرینش
بیانات
آیت الله سیّد محمّد رضا مدرّسی یزدی دام ظلّه
مراسم شب ولادت حضرت فاطمهٔ زهرا علیها السّلام
در جمع طلّاب مؤسّسهٔ پرتو ثقلین و خانوادههای آنان
۱۹ جمادیالثانی ۱۴۴۴ (۱۴۰۱/۱۰/۲۲)
أعوذ باللّه السمیع العلیم من الشیطان اللعین الرجیم
بسم اللّه الرحمن الرحیم الحمد للّه ربّ العالمین و صلّی اللّه علی محمّد وآله الطاهرین و لاسیّما بقیّه اللّه فی الأرضین أرواحنا فداه و عجّل اللّه تعالی فرجه الشریف و لعنه اللّه علی أعدائهم أجمعین
روز ولادت حضرت صدّیقهٔ طاهره، فاطمهٔ زهرا صلوات اللّه و سلامه علیها، بحمداللّه از حوادث تاریخی است که اختلافی در آن وجود ندارد و ظاهراً تواریخ و روایات متّفقاند در اینکه بیستم جمادیالثانیه بوده است. این عید بزرگ و بیهمتا را به همهٔ شما عزیزان و محبّان آن حضرت تبریک میگویم و از خداوند متعال میخواهم همهٔ ما را از شیعیان خالص و محبّان حقیقی حضرتش قرار دهد و به همهٔ ما توفیق دریافت برکات این عید را عنایت بفرماید.
از حضور همهٔ عزیزان تشکّر میکنم که تشریف آوردند و در مجلس جشن سالگرد ولادت صدّیقهٔ کبری علیها السّلام شرکت کردند. فضلا، علما و طلّابی که در طریق تحصیل علوم اهلبیت علیهم السّلام هستند، هر نفسشان و هر قدمشان برکت است و روایات فراوانی در عظمت مقام و منزلت آنان وارد شده و حتّی بنابر روایت در ملکوت آسمانها «عظیم» هستند، چه رسد به زمین! انشاءاللّه برکاتشان شامل حال همه بشود.
همچنین از خانوادههای بزرگوار طلّاب و فضلا تقدیر میشود که تشریف آوردند و نیز از یاریگری همسرانشان در تحصیل علم و سربازی امام زمان عجّل الله تعالی فرجه الشریف قدرشناسی میشود و بدانند آنها هم در ثواب و تلاش همسرانشان شریکاند. خداوند متعال به همهٔ آنها اجر و توفیق بیشتر دهد و امیدواریم قدر خود را بدانند و همسرانشان هم قدر آنان و زحماتشان را بدانند.
محبّت حضرت زهرا علیها السّلام افتخاری بسیار بزرگ و راه سعادت
شما بحمداللّه از پیروان و محبّان حضرت فاطمهٔ زهرا علیها السّلام هستید و این افتخار بسیار بزرگی است، بلکه تنها افتخاری که انسان میتواند در دنیا داشته باشد که بر آخرت اثر میگذارد، همین است که کسی محبّ زهرای اطهر علیها السّلام و محبّ پدر و همسر بزرگوار و فرزندان معصومش علیهم السّلام باشد.
روایات متعدّدی وجود دارد که کسانی که محبّ حضرت زهرا علیها السّلام هستند، امید شفاعت، نجات و سعادت نهایی آنان میرود. و چرا چنین نباشد؟! درحالیکه فاطمهٔ زهرا علیها السّلام چنان مقامی نزد خداوند دارد که بنابر برخی روایات، اگر خمسهٔ طیّبه علیهم السّلام نبودند، خداوند متعال اصلاً عالَم را خلق نمیفرمود.
یکی از عنایات پروردگار آن است که مردم ازطریق فاطمهٔ زهرا و اهلبیت علیهم السّلام به بهشت روند تا عظمت آنها نزد خداوند بر مردم روشن گردد. خداوند متعال میتوانست افراد را مستقیماً به بهشت ببرد، امّا عنایت پروردگار به فاطمهٔ زهرا و آن ذوات مقدّسه علیهم السّلام بر این قرار گرفته که مقام و منزلت فاطمهٔ زهرا علیها السّلام بهجهت عبادتها، مجاهدتها، تلاشها و رنجهای آن حضرت در این دنیا، در آخرت نمایان شود.
فاطمهٔ زهرا علیها السّلام تحفهٔ استثنایی و بیهمتای آفرینش
فاطمهٔ زهرا و صدیقهٔ کبری علیها السّلام، سیّده نساء العالمین من الأوّلین و الآخرین، یک استثنا و تحفهٔ بیهمتای آفرینش است. وقتی تولّد و زندگانی آن حضرت را درنظر میگیریم، میبینیم تمامی مراحل زندگانی حضرت از ولادت تا شهادت، استثنایی است. البتّه نور حضرت فاطمه علیها السّلام قبل از تولّد و وجود جسمانی ایشان و حتّی قبل از خلق عرش بههمراه نور همهٔ اهلبیت علیهم السّلام وجود داشته و آن بهجای خود محفوظ است، امّا وجود جسمانی حضرتش، از وقتی که پیامبر صلّی الله علیه وآله آن میوۀ بهشتی را تناول کردند و با دستورات خاص، عبادات خاص و نحوۀ خاصّی نطفهٔ مطهّرهٔ فاطمهٔ زهرا علیها السّلام منعقد شد، حالاتی که هنگام حمل داشته و صحبتهایی که با مادر میکردند، تولّدی که داشتند و زنانی که از بهشت برای تولّد ایشان آمدند ـ همچون آسیه و مریم علیهما السّلام ـ همچنین رشد و زندگانی حضرت، حتّی قضیّهٔ ازدواج حضرت تا شهادت حضرت، همه استثنایی است. حدّاقل اینکه ما شخص دیگری را سراغ نداریم ـ حتّی در روایات خودمان ـ که سیر زندگانی او از ابتدا تا انتها بهایننحو همهٔ مراحلش خدایی باشد و از انعقاد نطفه و نحوهٔ تولّد گرفته تا شهادت، همه جنبهٔ الهی و آسمانی داشته باشد.
مقام فوقالعاده و فرا تصوّر صدّیقهٔ کبری علیها السّلام
واقعاً زندگانی صدّیقهٔ کبری علیها السّلام فوقالعاده است و عظمت آن حضرت بههیچوجه در عقول ما نمیگنجد. بله، درظاهر مطالبی را دراینزمینه میگوییم و الفاظی هم بهکارمیبریم که حاکی از یک سلسله معانی هم هست و خود را بحمداللّه محبّ آن حضرت میدانیم، امّا اینکه عمق حقیقت وجودی آن حضرت چیست و آن حقیقت نوری که به جسم حضرت تعلّق یافته و با این سیر عظیم الهی اتّفاق افتاده است، درک آن بسیار بالا و برای امثال ما دستنایافتنی است و جز کسانی که از سنخ خودشان هستند، شخص دیگری نمیتواند آن را درک کند؛ چنانکه در روایتی که فرات بن ابراهیم نقل کرده، آمده است:
إِنَّمَا سُمِّیَتْ فَاطِمَهَ لِأَنَّ الْخَلْقَ فُطِمُوا عَنْ مَعْرِفَتِهَا؛
فاطمه را فاطمه گویند؛ چون مردمان از معرفت او ناتوان هستند.
البتّه معلوم است که معرفت حقیقی و واقعی مقصود است؛ یعنی هیچکس در این عالَم نمیتواند فاطمهٔ زهرا علیها السّلام را آنچنانکه حقّ معرفت اوست، بشناسد؛ چنانکه درمورد رسول اکرم صلّی الله علیه وآله، امیرالمؤمنین علیه السّلام و سایر ائمّه علیهم السّلام نیز نظیر این تعبیر وارد شده است. در روایت است که پیامبر صلّی الله علیه وآله خطاب به امیرالمؤمنین علیه السّلام فرمودند:
مَا عَرَفَکَ حَقَّ مَعْرِفَتِکَ غَیْرُ اللَّهِ وَ غَیْرِی؛
جز خدا و من هیچکس آنچنانکه باید و شاید تو را نشناخت.
و فرمودند:
وَ مَا عَرَفَنِی إِلَّا اللَّهُ وَ أَنْتَ؛
و هیچکس جز خدا و تو مرا نشناخت.
آری، اهلبیت علیهم السّلام ذوات نوریّهٔ مقدّسهای هستند که کسی جز خود آنها نمیتواند حقیقت ایشان را بشناسد و ما تنها برخی از ابعاد وجودی آنها را ـ آنهم در حدّ همین ظهور و بروزها که میبینیم ـ میتوانیم بشناسیم؛ چنانکه در روایت معروف از امام رضا علیه السّلام آمده است:
إِنَّ الْإِمَامَهَ أَجَلُّ قَدْراً وَ أَعْظَمُ شَأْناً وَ أَعْلَى مَکَاناً وَ أَمْنَعُ جَانِباً وَ أَبْعَدُ غَوْراً مِنْ أَنْ یَبْلُغَهَا النَّاسُ بِعُقُولِهِمْ أَوْ یَنَالُوهَا بِآرَائِهِمْ أَوْ یُقِیمُوا إِمَاماً بِاخْتِیَارِهِمْ؛
بهراستى امامت، قدرش والاتر، شأنش بزرگتر، منزلتش عالیتر، مکانش استوارتر و ژرفتر از آن است که مردم با خردهاى خویش آن را دریابند یا با اندیشه و آرای خود بدان برسند یا بتوانند به انتخاب خود امامى منصوب کنند!
امامت بالاتر از آن است که مردم با عقولشان آن را بفهمند یا با آرای خود در سقیفه یا غیر سقیفه جمع شوند و امام را تعیین کنند! امامت مقام بسیار بالایی است و صدّیقهٔ طاهره علیها السّلام نیز چنین است و مقام فوقالعاده بالایی دارد.
همچنین فاطمهٔ زهرا علیها السّلام کسی است که:
فُطِمَتْ هِیَ وَ شِیعَتُهَا مِنَ النَّارِ؛
خودش و شیعیانش از آتش جدا شدهاند.
این مقام سادهای نیست که:
إنَّ اللَّهَ لَیَغْضَبُ لِغَضَبِ فَاطِمَهَ وَ یَرْضَى لِرِضَاهَا؛
خداوند بهخاطر خشم فاطمه خشمناک، و بهخاطر خشنودی او خشنود میشود.
یعنی ارادۀ صدّیقهٔ طاهره علیها السّلام با ارادۀ الهی هیچ تفاوتی ندارد!
وَ ما تَشاؤُونَ إِلَّا أَنْ یَشاءَ اللهُ؛
شما هیچ چیز را نمیخواهید، مگر اینکه خدا بخواهد.
فاطمهٔ زهرا علیها السّلام صددرصد مطیع و فانی در ارادۀ الهی است. البتّه این مقامات مراتب دارد و ممکن است کسان دیگر هم بعضی مراتب آن را در برخی امور داشته باشند؛ چنانکه در روایت دارد: خداوند برای غضب مؤمن غضب میکند و برای خشنودی او خشنود میشود، امّا این ازحیث ایمان اوست، ولی درمورد فاطمهٔ زهرا علیها السّلام مطلق است و خشنودی و غضب الهی دقیقاً همراه خشنودی و غضب فاطمه علیها السّلام است و هرگز تخلّف ندارد؛ چون ایمان همیشه با آن حضرت همراه است؛ آنهم بالاترین درجات ایمان.
در روایت است که وقتی حضرت فاطمه علیها السّلام در محراب عبادت میایستادند، نورشان برای فرشتگان آسمان همچون نور ستارگان برای اهل زمین میدرخشید:
کَانَتْ إِذَا قَامَتْ فِی مِحْرَابِهَا زَهَرَ نُورُهَا لِأَهْلِ السَّمَاءِ کَمَا یَزْهَرُ نُورُ الْکَوَاکِبِ لِأَهْلِ الْأَرْضِ؛
هرگاه فاطمه در محراب عبادت خویش مىایستاد، نور او براى اهل آسمان مىدرخشید؛ چنانکه نور ستارگان براى اهل زمین مىدرخشد.
یعنی همچنانکه ستارگان برای مردم زمین میدرخشند و هدایتگر آنها در مواقع لزوم هستند، حضرت فاطمهٔ زهرا علیها السّلام نیز برای فرشتگان آسمان چنین درخششی داشتهاند؛ چنانکه نور حضرت هنگام ولادت، همهٔ عالَم را فرا گرفت؛ حتّی نور حسّی، چهرسد به نور معنوی.
مقایسهٔ تعبیر قرآن کریم درمورد حضرت زهرا علیها السّلام و همسران پیامبر صلّی الله علیه وآله
آیهٔ تطهیر که دربارهٔ حضرت زهرا و اهلبیت علیهم السّلام نازل شده، مسئلهٔ سادهای نیست! طبق این آیهٔ شریفه، خداوند متعال هرگونه پلیدی و ناپاکی را از فاطمهٔ زهرا و اهلبیت علیهم السّلام برداشته است.
قابل توجّه آنکه این آیهٔ شریفه در سورهٔ احزاب و در میان آیات مربوط به زنان پیامبر صلّی الله علیه وآله قرار گرفته و جالب آنکه در این سورهٔ مبارکه، وقتی خداوند متعال دربارهٔ همسران پیامبر صلّی الله علیه وآله سخن میگوید، آنان را به دو دسته تقسیم کرده و بهصورت مشروط میفرماید: اگر نیکوکار باشید، پاداش بزرگ خواهید داشت:
إِنَّ اللهَ أَعَدَّ لِلْمُحْسِناتِ مِنْکُنَّ أَجْراً عَظیماً؛
خدا براى نیکوکاران شما پاداش بزرگى آماده گردانیده است.
و اگر گناهکار باشید، عذاب شما مضاعف خواهد بود:
مَنْ یَأْتِ مِنْکُنَّ بِفاحِشَهٍ مُبَیِّنَهٍ یُضاعَفْ لَهَا الْعَذابُ ضِعْفَیْنِ؛
هر کس از شما مبادرت به کار زشتِ آشکارى کند، عذابش دو چندان خواهد بود.
امّا وقتی به اهلبیت علیهم السّلام میرسد، لحن آیه کاملاً تغییر میکند و بهصورت مطلق و بدون هیچ قید و شرطی، با ادات حصر «إِنَّما» میفرماید:
إِنَّما یُریدُ اللهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهیراً؛
خدا فقط مىخواهد آلودگى را از شما اهلبیت [پیامبر] بزداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند.
پس از آن نیز دوباره لحن آیه عوض میشود. معلوم میشود آیهٔ تطهیر در این میان بیانگر یک مسئلهٔ استثنایی است.
رضایت فاطمهٔ زهرا علیها السّلام در مقایسه با رضایت همسران پیامبر صلّی الله علیه وآله
بیایید یک مقایسهٔ دیگر نیز انجام دهیم: خداوند متعال در سورهٔ تحریم دربارهٔ همسران پیامبر صلّی الله علیه وآله میفرماید:
یا أَیُّهَا النَّبِیُّ لِمَ تُحَرِّمُ ما أَحَلَّ اللهُ لَکَ تَبْتَغی مَرْضاتَ أَزْواجِکَ؛
اى پیامبر! چرا براى خشنودى همسرانت، آنچه را خدا براى تو حلال گردانیده، حرام مىکنى؟!
یعنی رضایت همسران تو نهایت مانند رضایت بقیّه است و لازم نیست اینقدر بر خود سختگیری کنی! امّا درمورد صدّیقهٔ طاهره علیها السّلام آمده بود که رضایت خدا همیشه همراه رضایت اوست:
إنَّ اللَّهَ لَیَغْضَبُ لِغَضَبِ فَاطِمَهَ وَ یَرْضَى لِرِضَاهَا؛
خداوند بهخاطر خشم فاطمه خشمناک، و بهخاطر خشنودی او خشنود میشود.
روایتی که اهلتسنّن هم آن را در معتبرترین کتابهای خود نقل کردهاند. چنین بانوی باعظمتی مصداق آیهٔ تطهیر است. آنوقت جالب است عدّهای میگویند: زنان پیغمبر صلّی الله علیه وآله هم ـ که در آیات سورهٔ تحریم فرمود: چرا رضایت آنها را ملاک قرار دادی؟! یا در آیات سورهٔ احزاب آنان را تقسیم کرد و بهصورت مشروط دربارهٔ آنها سخن گفت ـ از مصادیق آیهٔ تطهیر هستند! چقدر انسان باید ناشی باشد! آیا کسی که رضایتش در قرآن کریم ارزشی ندارد، با کسی که رضایتش همیشه همراه رضایت خداست، یکسان است و هر دو مصداق آیهٔ تطهیر هستند؟! این چه بیانصافی است؟!
آیات متعدّد در شأن فاطمهٔ زهرا علیها السّلام
همچنین آیات متعدّد دیگری در قرآن کریم وجود دارد که بیانگر شأن و مقام بالای حضرت زهرا علیها السّلام و اهلبیت علیهم السّلام است؛ ازجمله آیهٔ مباهله:
فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَکُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ؛
پس بگو: بیایید پسرانمان و پسرانتان، و زنانمان و زنانتان، و نفوسمان و نفوستان را فرا خوانیم، سپس مباهله کنیم.
یا آیات سورۀ مبارکهٔ «هل أتیٰ» ازجمله:
إِنَّما نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللهِ لا نُریدُ مِنْکُمْ جَزاءً وَ لا شُکُوراً؛
تنها براى خشنودى خدا شما را اطعام میکنیم و پاداش و سپاسى از شما نمىخواهیم.
یا آیهٔ شریفهٔ مودّت:
قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّهَ فِی الْقُرْبىٰ؛
بگو: به ازاى آن [رسالت] پاداشى از شما خواستار نیستم، مگر دوستى دربارهٔ نزدیکان (اهلبیتم).
و آیهٔ مبارکهٔ:
وَ آتِ ذَا الْقُرْبىٰ حَقَّهُ؛
و حقّ خویشاوند را به او بده.
این آیات شریفه بیانگر مقام بسیار والای حضرت زهرا علیها السّلام است.
صدّیقهٔ طاهره علیها السّلام الگوی همهٔ زمانها در زندگانی فردی، خانوادگی و اجتماعی
صدّیقهٔ طاهره علیها السّلام الگوی همهٔ زمانها در مسائل اساسی و زندگانی معنوی انسانهاست. هرجهتی از زندگی را که درنظر بگیریم، فاطمهٔ زهرا علیها السّلام یک الگوی بینظیر برای آن است؛ در علم، عبادت و جهاد در راه خدا (براساس شأنی که داشتند)؛ در تحمّل مصیبتها برای رضای خداوند متعال؛ در زندگانی خانوادگی و رابطه با پدر، همسر و فرزندانشان؛ در زندگانی اجتماعی و رابطه با مردم؛ در نحوۀ شهادت و… الگویی فوقالعاده برای کلّ عالَم است. و خوشا به حال شما که الگو و پیشوایتان فاطمهٔ زهرا علیها السّلام است.
مقام علمی و معنوی حضرت زهرا علیها السّلام
ازلحاظ مقام علمی، واقعاً یک بانوی هجده ساله، چقدر فرصت تحصیل داشت و اگر انسانی عادی بود و شبانهروز تحصیل میکرد، چقدر میتوانست پیشرفت کند؟! بااینحال خطبههای حضرت را ملاحظه کنید! اگر ادیبان عالَم و عالِمان متخصّص در حکمت و فلسفه یا فقه و اصول یا رشتههای دیگر تلاش کنند در شرایطی که حضرت خطبهٔ فدکیّه را انشاء کردند، آیا میتوانند مانند آن را انشاء کنند؟! بعید است موفّق شوند. نکات فراوانی ـ اعمّ از دقایق فلسفی، حکمی و کلامی، مسائل تاریخی، تحلیلهای اجتماعی و… ـ در خطبهٔ حضرت وجود دارد که حاکی از علمی الهی است.
همچنین در مقام تعلیم و علمآموزی به دیگران، ببینید حضرت با زنانی که نزد ایشان تعلّم میکردند، چگونه با صبر و حوصله رفتار مینمودند.
در مقام عبادت نیز، آن حضرت با تمام وجود بهسوی خدا اقبال میکردند، بهگونهایکه خداوند متعال به وجود ایشان نزد فرشتگان آسمان افتخار میکرد.
الگوی رفتاری حضرت زهرا علیها السّلام در زندگی خانوادگی
ازلحاظ زندگانی خانوادگی، رفتار حضرت فاطمه علیها السّلام با پیامبر اکرم صلّی الله علیه وآله از همان کودکی بهقدری محبّتآمیز و با شفقت و مهربانی بود که کنیهٔ «اُمّ اَبیها» (مادرِ پدر) برای ایشان انتخاب شد؛ یعنی آنقدر به پدر محبّت داشتند که جای مادر را برای آن حضرت گرفته بودند!
همچنین رفتاری که حضرت زهرا علیها السّلام با همسر خود امیرالمؤمنین علیه السّلام داشتند و شیوۀ همسرداری ایشان، الگوی تمامعیار یک همسر مهربان و دلسوز بود.
یا وظیفهای که درمورد فرزندآوری انجام دادند و در مدّت حدود نُه سال از ازدواج تا شهادتشان، چهار یا پنج فرزند آوردند و در تربیت فرزندان چنان کوشیدند که ـ غیر از امام حسن و امام حسین علیهما السّلام که معصوم بودند و عظمت خود را دارند ـ توانستند فرزندانی همچون زینب کبری و اُمّ کلثوم (زینب صغری) تربیت کنند. اینها مسائل عجیبی است!
رفتار اجتماعی حضرت زهرا علیها السّلام
ازلحاظ اجتماعی نیز، وقتی حضرت فاطمه علیها السّلام احساس نیاز و وظیفه کردند، به مسجد آمدند و چنان خطبهٔ غرّائی خواندند که همینکه زبان به سخن گشودند، ارْتَجَّ الْمَجْلِسُ؛ مجلس به لرزه افتاد و مردم آنقدر گریه کردند که حضرت تا مدّتی نتوانستند سخن خود را ادامه دهند.
همچنین رفتار آن حضرت درطول رنجها و آزردگیهای واردشده بر ایشان پس از رحلت پدر بزرگوارشان رسول اکرم صلّی الله علیه وآله و نیز کیفیّت شهادت حضرت و وصیّتهایی که داشتند، مشتمل بر نکات مهمّ و فوقالعاده است و اعلامیّهٔ محکومیّتی بود که تا امروز در همهٔ عالَم طنینانداز است.
آن حضرت، حتّی در عبادات بهظاهر فردی خود نیز به جمع توجّه داشتند؛ چنانکه از حضرت مجتبی علیه السّلام نقل شده که فرمودند: در شب جمعهای ناظر مناجات مادرم بودم. دیدم برای دیگران بسیار دعا کردند، امّا برای خود یکبار هم دعا نکردند. گفتم: مادرجان! برای همه دعا کردید، امّا برای خودتان دعا نکردید! حضرت فرمودند:
الْجَارَ ثُمَّ الدَّارَ؛
اوّل همسایه، بعد اهل خانه.
یعنی عبادت را درعیناینکه یک امر شخصی است، یک امر جمعی بهشمار میآوردند.
الگوی رفتاری حضرت زهرا علیها السّلام در زمینهٔ حجاب و عفاف
همچنین چگونگی ورود حضرت فاطمه علیها السّلام و نحوۀ استقرارشان در مسجد برای ایراد سخنرانی، بسیار قابل توجّه است. در روایت است که وقتی حضرت قصد حرکت بهسمت مسجد نمودند:
لَاثَتْ خِمَارَهَا عَلَى رَأْسِهَا وَ اشْتَمَلَتْ بِجِلْبَابِهَا وَ أَقْبَلَتْ فِی لُمَهٍ مِنْ حَفَدَتِهَا وَ نِسَاءِ قَوْمِهَا تَطَأُ ذُیُولَهَا … فَنِیطَتْ دُونَهَا مُلَاءَهٌ فَجَلَسَتْ؛
مقنعهٔ خود را به سر و صورت و گردن خویش پیچیدند و لباسى که از فرق تا قدم ایشان را مىپوشانید (چادر) بر خود انداختند و در میان گروهى از اطرافیان و زنان خویشاوند خود حرکت فرمودند، درحالیکه [چادرشان بهاندازهای بلند بود که قدری از] دنبالهٔ چادر زیرپای حضرت میرفت … سپس پردهاى جلوی آن حضرت نصب شد و حضرت پشت آن پرده قرار گرفتند.
یعنی حضرت اوّلاً مقنعه بر سر کردند و پوششی بلند بهمنزلهٔ چادر بر خود انداختند؛ ثانیاً در میان عدّهای از زنان بهسوی مسجد حرکت کردند و ثالثاً به این هم اکتفا نکردند، بلکه در مسجد پردهای میان ایشان و جمعیّت نصب شد و سپس سخن آغاز فرمودند. اینها نمونههایی بسیار مهم برای زنان ما و حتّی ازجهتی برای مردان ما بهشمار میرود.
مقابلهٔ دنیای ظلم و نفاق با فاطمهٔ زهرا علیها السّلام و ارزشهای فاطمی
در زمان حضرت زهرای اطهر علیها السّلام، ظالمان تاریخ و دنیای ظلم، نفاق، چپاول، هواپرستی و مادّهپرستیِ آن روز، نتوانستند آن حضرت را بهخاطر ویژگیهای استثنایی ایشان، تحمّل کنند و آنهمه تنگناها و سختیها برای حضرت پدید آوردند و چنان با ایشان رفتار کردند که حضرت ۷۵ یا ۹۵ روز پس از پدر بزرگوارشان به شهادت رسیدند؛ زیرا اساساً وجود فاطمهٔ زهرا علیها السّلام یعنی مقابله با ظلم، تجاوز، طغیان و بیدینی، و کسانی که نمیخواستند دین، عدالت، حیا و عفّت در سرزمین اسلامی و در جهان جاری باشد، عرصه را بر حضرت آنچنان تنگ کردند.
امروز نیز چنین است و اگر دنیای کفر، نفاق، چپاول، هوا و هوس و هرزگی نمیتواند زنان مسلمان باحجاب را تحمّل کند، امتداد همان قضایای صدر اسلام است. درواقع، زنانی که تابع صدّیقهٔ طاهره علیه السّلام هستند و طبق روش و سلوک آن حضرت عمل میکنند، خار چشم قلدران، ظالمان، چپاولگران، هرزهطلبان و هر نوع متجاوزی در دنیا هستند.
بدینجهت دشمنان، زنان تابع صدّیقهٔ طاهره علیه السّلام را هدف قرار دادهاند؛ بهویژه در چیزهایی که نمود دارد؛ مانند مسئلهٔ حجاب، خانواده و فرزندآوری! اینها اموری است که نمود دارد و جلوی چشمشان است! همانطورکه ظالمان آن زمان نمیخواستند مثل این حقایق نمود و جلوه داشته باشد، ستمگران امروز هم نمیخواهند!
مبارزهٔ جدّی استعمارگران با حجاب زنان
از وقتی پای استعمار به کشورهای اسلامی باز شد، از اوّلین اهدافشان مبارزه با حجاب بود! آنان زمانیکه مزدور خبیثی مثل رضاخان را در ایران سر کار آوردند، بهشدّت با حجاب مبارزه کردند؛ حتّی به روستاهای دورافتاده، ژاندارم میفرستادند و اگر کسی چادر بر سر داشت، از سرش میکشیدند تا جایی که یکی از گناهان غیرقابل اغماض در آن زمان، داشتن چادر بوده است! زنان بیچاره هم از دست ژاندارمها فرار میکردند و حتّی بعضی زنها سالهای سال در زمان رضاخان خبیث از منزل بیرون نمیآمدند!
استعمارگران در سایر کشورهای اسلامی نیز نظیر همین برنامه را پیاده کردند؛ مثلاً در ترکیه فردی مثل آتاتورک را سر کار آوردند و در آنجا نیز با نمودهای اسلامی بهویژه حجاب به مقابله پرداختند؛ چنانکه امروزه میبینید در اکثر قریب به اتّفاق کشورهای اسلامی، آن حجاب اسلامیِ لازم رعایت نمیشود.
دلیل اصلی مبارزهٔ دشمنان با مسئلهٔ حجاب، خانواده و فرزندآوری
دشمنان و استعمارگران، درحقیقت با هرآنچه ملازم دین و علامت دینداری است، به مبارزه پرداختند؛ ازجمله با حیا و عفاف مبارزه کردند؛ چون حیا و عفاف همراه دین است:
الْحَیَاءُ وَ الْإِیمَانُ مَقْرُونَانِ فِی قَرَنٍ فَإِذَا ذَهَبَ أَحَدُهُمَا تَبِعَهُ صَاحِبُهُ؛
حیا و ایمان به یک ریسمان بستهاند؛ پس چون یکی از آن دو برود، دیگرى هم در پى آن برود.
دشمنان گرچه با خود حجاب هم مخالفاند، امّا مهمتر از حجاب، نتیجهٔ حجاب یعنی دین، و نتیجهٔ دین یعنی استقلال و ایستادگی در برابر چپاول و هرزهگرایی آنهاست. آنها درحقیقت با استقلال کشورها مخالفاند، منتها فهمیدهاند که حیا، عفاف و حجاب همراه دین است و اگر اینها باشد، دین هم هست و اگرهم دین باشد، آنها نمیتوانند به اهداف پلید و طمعهای نامشروعشان برسند، وگرنه اگر باوجود حجاب میتوانستند ظلم و چپاول کنند، چندان با حجاب مخالفت نمیکردند!
آنان بدیننتیجه رسیدهاند که حجاب و پوشش اسلامی با ظلم، هرزهگری و استعمار سازگاری ندارد. بدینجهت از هر راهی بتوانند، با حجاب و عفاف، مقابله کرده و تلاش میکنند حجاب، حیا و عفّت را از میان جامعه و بهویژه از میان زنان بردارند.
اینهمه فساد و تباهی که در این ایّام اخیر ایجاد کردند و با زشتترین و شقاوتآمیزترین روشها آشوب و اغتشاش بهپا کردند، یکی از اهداف عمدهشان همین مسئلهٔ حجاب بود. آنها تلاش میکنند بنیان خانوادهها را ضعیف و درنتیجه جامعه را متزلزل کنند. آنان میخواهند استعمار را به همان نحو که بوده و حتّی بدتر از آن برگردانند، لذا مسئلهٔ حجاب، خانواده و فرزندآوری را هدف تهاجمات خود قرار دادهاند.
مسئلهٔ خانواده و فرزندآوری در دنیای امروز واقعاً مسئلهٔ مهمّی است که اگر صدّیقهٔ طاهره علیه السّلام الگوی جامعهٔ ما باشد و خانوادهها حضرت زهرا علیها السّلام را الگوی خود قرار دهند، خانوادهها محکم خواهند شد و فرزندآوری مناسب خواهند داشت. امّا دنیای استکبار این مسئله را نیز تاب نمیآورد؛ زیرا خودش در سراشیبی سقوط قرار گرفته است. البتّه گاهی ترمزها و جبرانهایی میکنند، ولی بههرحال در معرض خطرهای جدّی ازجمله خطر کمبود جمعیّت هستند. اینکه میبینید آنها باوجود اینهمه خوی بیگانهستیزی و نژادپرستی، مسئلهٔ مهاجرت به کشورهایشان را فیالجمله پذیرفته و مهاجران را تحمّل میکنند ـ هرچند ستمهای زیادی نیز دراینرابطه انجام میدهند ـ بدینخاطر است که نمیتوانند با وضع موجود ادامهٔ حیات سیاسی اجتماعی خود را تضمین کنند و درعینحال با ازدیاد جمعیّت در کشورهای اسلامی و حتّی غیراسلامی مخالفت میورزند.
دشمنان با هرچه موجب محکم شدن خانواده در کشورهای اسلامی میشود، مبارزه میکنند. آنها سالهای سال دراینزمینهها فعّالیّت کرده، بخشهای مختلف تحقیقاتی به راه انداخته و نکات ریز و درشت فراوانی را بررسی کردهاند! البتّه بسیاریاوقات هم به کاهدان میزنند، امّا بههرحال درمورد این مسائل کار کرده و متوجّه این قضایا هستند.
امّا با داشتن صدّیقهٔ طاهره علیها السّلام و الگو و نمونه بودن آن حضرت، دشمنان نمیتوانند به اهداف پلید و شوم خود دست یابند. بدینجهت، امروزه الگو قرار دادن فاطمهٔ زهرا علیها السّلام در زمینهٔ حجاب، همسرداری و فرزندآوری درحقیقت جهاد در راه خداست؛ چراکه جهاد هرکس بهحسب خودش است و یکی از جهادها در این زمانه همین کارهایی است که موجب استحکام جامعه میشود؛ مانند حجاب و فرزندآوری مناسب، بهنحوی که چشم دشمنان را کور کند.
ذخیرهای فوقالعاده برای مسلمانان و بهویژه شیعیان
صدّیقهٔ طاهره علیها السّلام یک ذخیرۀ فوقالعاده برای مسلمانان و بهویژه برای ما شیعیان و محبّان حضرتش است که اگر حبّ حقیقی و ژرف به حضرت داشته باشیم، به لطف خدا دنیا و آخرتمان انشاءاللّه تضمین خواهد بود.
روح پیامبر صلّی الله علیه وآله و رکن امیرالمؤمنین علیه السّلام
تعابیری دربارهٔ حضرت زهرا علیها السّلام وارد شده که واقعاً برای ما غیر قابل درک و شگفتآور است! در روایتی از پیامبر صلّی الله علیه وآله آمده که دربارهٔ حضرت فاطمه علیها السّلام میفرمایند:
هِیَ رُوحِیَ الَّتِی بَیْنَ جَنْبَیَّ؛
فاطمه روح من است که بین دو پهلوی من است.
حقیقت انسان و حیات و هویّت او به روح اوست. آنوقت پیامبر صلّی الله علیه وآله بزرگترین شخصیّت عالَم آفرینش میفرمایند: فاطمه روح من است! البتّه میتوان گفت حضرت فاطمه علیها السّلام روح امیرالمؤمنین علیها السّلام نیز بودند؛ چنانکه پیامبر صلّی الله علیه وآله در تعبیری که خطاب به امیرالمؤمنین علیه السّلام دارند، لازمهاش این است که: من و فاطمه، دو رکن تو هستیم. ببینید حضرت زهرا علیها السّلام چه مقام بلندی داشتند که مثل پیامبر صلّی الله علیه وآله برای امیرالمؤمنین علیه السّلام با آن عظمت، رکن بودند! در روایت است که اگر امیرالمؤمنین علیه السّلام نبودند، برای فاطمهٔ زهرا علیها السّلام کفوی در عالَم نبود و هیچکس شایستگی همسری آن حضرت را نداشت.
واقعاً عقول ما این مسائل را درک نمیکند و ما همین مقدار خوشحال هستیم که گرچه در درگاه خدا و اهلبیت علیهم السّلام، ناقابل، خطاکار و روسیاهیم، امّا از محبّان فاطمهٔ زهرا علیها السّلام هستیم.
قدر و منزلت فاطمه علیها السّلام و محبّان فاطمه علیها السّلام
در روایت جالبی که مرحوم مجلسی از تفسیر فرات نقل میکند، آمده که در روز قیامت وقتی حضرت فاطمه علیها السّلام نزدیک درِ بهشت میرسند، به این طرف و آن طرف نگاه میکنند. خداوند خطاب میفرماید: من برای تو دستور بهشت دادم! چرا به این طرف و آن طرف نگاه میکنی؟! به تعبیر من: چرا حیرانی، به چه نگاه میکنی و منتظر چه هستی؟! حضرت میگویند: من میخواهم در این موقف قدر و منزلتم معلوم شود! خداوند متعال میفرماید: ای دختر حبیب من! بازگرد و در میان اهل محشر بنگر هرکس در قلبش حبّ تو (فاطمه) یا یکی از فرزندان تو وجود دارد، دستش را بگیر و وارد بهشتش کن! خیلی جالب است! در اینجا تعبیر «حبّ فاطمه» آمده و شرط «شیعه» بودن ندارد و این شامل افراد بسیار زیادی میشود ـ البتّه در ادامهٔ روایت لفظ شیعه نیز آمده، امّا ظاهراً ملاک همان محبّت است ـ حضرت برمیگردند و تکتک شیعیان و محبّان خود را از میان جمعیّت حاضر در محشر جدا کرده و همراه خود میبرند.
سپس نوبت به شیعیان و محبّان حضرت میرسد: وقتی میخواهند آنان را وارد بهشت کنند، آنها نیز نزدیک درِ بهشت میایستند و به این طرف و آن طرف نگاه میکنند. خداوند میفرماید: اى دوستان من! شما دیگر چه میخواهید؟! شما که محبّت فاطمه داشتید و به شما اجازهٔ ورود به بهشت دادم، پس چرا معطّل هستید؟! آنان میگویند: ما هم میخواهیم قدرمان معلوم شود که در این غوغای محشر بهعنوان «محبّ فاطمه» چه قدر و منزلتی داریم! خداوند متعال به آنها خطاب میکند: اى دوستان من! ارْجِعُوا وَ انْظُرُوا مَنْ أَحَبَّکُمْ لِحُبِّ فَاطِمَهَ؛ بازگردید و نگاه کنید هرکس شما را بهخاطر حبّ فاطمه دوست داشته، دستش را بگیرید و داخل بهشتش کنید! انْظُرُوا مَنْ أَطْعَمَکُمْ لِحُبِّ فَاطِمَهَ؛ بنگرید هرکس شما را بهخاطر حبّ فاطمه اطعام کرده، او را داخل بهشت کنید! انْظُرُوا مَنْ سَقَاکُمْ شَرْبَهً فِی حُبِّ فَاطِمَه؛ اگر کسی اطعام هم نتوانسته بکند، ولی جرعهٔ آبی بهخاطر حبّ فاطمه به شما داده، او را هم داخل بهشت کنید! انْظُرُوا مَنْ رَدَّ عَنْکُمْ غَیْبَهً فِی حُبِّ فَاطِمَهَ خُذُوا بِیَدِهِ وَ أَدْخِلُوهُ الْجَنَّهَ؛ حتّی اگر کسی کمک مادّی هم نکرده، ولی ردّ غیبت محبّ فاطمه کرده ـ یعنی در مجلسی نشسته بوده و غیبت یکی از محبّان فاطمه را کردهاند و او مقابله کرده و ردّ غیبت نموده است ـ او را هم داخل بهشت کنید!
آری! این است قدر و منزلت فاطمهٔ زهرا علیها السّلام! خوشا به حال کسانی که در قلبشان محبّت فاطمه علیها السّلام هست که بههرحال باواسطه یا بیواسطه نجات پیدا خواهند کرد و در آخر روایت است که: وَ اللَّهِ لَا یَبْقَى فِی النَّاسِ إِلَّا شَاکٌّ أَوْ کَافِرٌ أَوْ مُنَافِقٌ. بله، اگر کسی کافر یا منافق یا شاک باشد ـ که حکم کافر را دارد ـ باقی میماند، وگرنه هرکس محبّت فاطمه داشته باشد، اهل نجات خواهد بود. امیدواریم خداوند متعال هر روز و هر شب بر حبّ ما نسبت به فاطمه، پدر، همسر و فرزندانش علیهم السّلام بیفزاید و این عید بیهمتا را بر همهٔ ما مبارک گرداند.
خدایا! به حقّ محمّد صلّی الله علیه وآله و آل محمّد علیهم السّلام، فرزند فاطمه علیها السّلام امام زمان ما عجّل الله تعالی فرجه الشریف را هرچه زودتر به فریاد ما برسان. شرّ دشمنان فاطمه علیها السّلام و اولاد فاطمه علیهم السّلام را از این کشور و از سر همهٔ مسلمانان بهویژه شیعیان در همهٔ اقصی نقاط عالَم کوتاه بفرما. شهدای ما را که در راه فاطمه علیها السّلام و اولاد فاطمه علیهم السّلام شهید شدهاند، مخصوصاً شهدای اخیر و مدافع امنیّت را با شهدای کربلا محشور بفرما. اموات این جمع و اموات موردنظر را با محمّد صلّی الله علیه وآله و آل محمّد علیهم السّلام محشور بفرما. خیرات و برکات زمینی و آسمانیات را بیش از پیش بر ما نازل بفرما. این ایّام همچنین ولادت امام خمینی أعلی اللّه مقامه است ـ البتّه اینکه گفته میشود: ولادت ایشان بیستم جمادیالثانیه است، ظاهراً دقیق نیست، بلکه نوزدهم یا هجدهم است ـ خداوندا! روح بلند امام قدس سره و مراجع گذشته را با ارواح صدّیقین و شهدا محشور بفرما. سایهٔ بلندپایهٔ مقام معظّم رهبری را با تأیید و تسدید بیشتر مستدام بدار. توفیق علم و عمل صالح به همهٔ ما عنایت بفرما. عاقبت ما و فرزندان ما را نسلاً بعد نسل عاقبت خیر قرار بده.
و السلام علیکم و رحمه اللّه و برکاته
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰