جلسۀ ۲۶، رمضان ۱۴۴۲ قمری، صدا و سیمای مرکز یزد
بیانات
آیت الله سیّد محمّدرضا مدرّسی طباطبایی دامت برکاته
ماه مبارک رمضان ۱۴۴۲، جلسهٔ ۲۶
سخنان گهربار امیرالمؤمنین علیه السّلام در خطبهٔ شریف متّقین را در وصف پرهیزکاران توضیح میدادیم.
حفظ و نگهداری دین
حضرت در بیان یکی دیگر از ویژگیهای انسان پارسا میفرمایند:
حَرِیزاً دِینُه؛
دین او محفوظ است.
«حَریز» از مادّهٔ «حِرز» است و حِرز به معنای مکانی است که چیزی را حفظ میکند و حَریز یعنی چیزی که حفظ شده است. از صفات فرد متّقی آن است که دین او در حِرز و محفوظ است؛ یعنی در مکانی است که خطر آن را تهدید نمیکند. امّا نکتهٔ مهمّ آن است که چگونه دین متّقی محفوظ است؟
حقیقت آن است که سبب محفوظ ماندن دین متّقی اهتمام ویژۀ او به دین و دستورات دینی است. کسانی هستند که دین دارند، امّا نسبت به دین خود اهتمام کافی ندارند و آنچنانکه باید دین خویش را حفظ نمیکنند، امّا فرد متّقی عنایت خاصّ و اهتمام ویژه به دین خود دارد و نهایت تلاش خود را در حفظ آن بهکار میگیرد.
دین، گوهری گرانبها که باید حفظ شود
اصولاً هر چیز نفیسی را باید حفظ کرد. در روایتی از امیرالمؤمنین علیه السّلام آمده است:
الْعَاقِلُ مَنْ أَحْرَزَ أَمْرَه؛
عاقل کسی است که امر خود (یعنی هر چیزی که بدان اهتمام دارد و برایش مهمّ است) را حفظ میکند.
کسیکه مال ارزشمندی دارد؛ مثلاً گوهر گرانبهایی، باغ باارزشی، منزل مناسبی یا لباس خوبی دارد، آن را حفظ میکند. بهعنوان مثال، اگر کسی دو دست لباس دارد؛ یک لباس کار و یک لباس خوب برای ملاقاتها و حضور در مجالس و مهمانیها، لباس خوبش را هنگام کار نمیپوشد که از بین برود ـ مگر کسانیکه توجّه کافی نداشته باشند ـ چنانکه در روایت دارد انسان نباید لباس خوبش را هنگام کار بپوشد.
مسئلهٔ دین نیز چنین است و اگر کسی عاقل باشد در حفظ دین خود میکوشد؛ زیرا باارزشترین و گرانبهاترین چیزی که انسان دارد، دین است. دین است که سرنوشت دنیا و آخرت انسان را رقم میزند. ازاینجهت انسان عاقل دین خود را حفظ میکند و در حصار و دژی محکم قرار میدهد که به آن آسیب نرسد. این دژ و حصار نگهدارندهٔ دین، موارد مختلف و مصادیق متعدّدی دارد:
ازدواج، یکی از راههای حفظ دین
همین لفظ حرز و احراز که در عبارت امیرالمؤمنین علیه السّلام دربارهٔ متّقین آمده بود، در روایات درمورد ازدواج آمده است. در روایت است که:
مَنْ تَزَوَّجَ أَحْرَزَ نِصْفَ دِینِه؛
هرکه ازدواج کند، نصف دینش را حفظ کرده است.
یعنی یکی از راههای حفظ دین که به تعبیر روایت حتّی میتواند نصف دین را حفظ کند، ازدواج است. ازدواج سنّت مهمّی است که آثار مهمّ اقتصادی، اجتماعی، دنیایی و آخرتی دارد و در اسلام، فراوان بر آن تأکید شده است. در روایتی از پیامبر اکرم صلّی الله علیه وآله آمده است:
إِنَّ مِنْ سُنَّتِیَ التَّزْوِیجَ؛
ازدواج کردن از سنّت من است.
کسیکه از ازدواج رویگردان باشد ـ چه زن باشد، چه مرد ـ از سنّت پیامبر صلّی الله علیه وآله اعراض کرده است. در روایت است که زنی به امام صادق علیه السّلام عرض کرد: من تارک دنیا شدهام و ازدواج نمىکنم و مىخواهم به این وسیله فضیلتى کسب کنم! حضرت فرمودند: این فضیلت نیست که ازدواج نکنی. اگر ازدواج نکردن فضیلت بود، فاطمهٔ زهرا علیها السّلام ازدواج نمیکرد.
ازدواج نکردن یا فرزند نداشتن، امری منفی و مذموم
در اسلام ازدواج نکردن یک امر منفی است؛ چنانکه فرزند نداشتن نیز امری منفی است. این ترسهای بیهودهای که برخی افراد از زندگانی دارند و خیال میکنند با ازدواج نکردن یا نداشتن فرزند، این ترسها و مشکلات برطرف میشود، بدانند که هرگز چنین نیست. در روایت آمده است:
الرِّزْقُ مَعَ النِّسَاءِ وَ الْعِیَالِ؛
روزی همراه زنان و فرزندان است.
کسانی که ازدواج نمیکنند یا فرزند نمیآورند، از ترس اینکه نتوانند زندگی مادّی خود را اداره کنند، برخلاف دستورات اسلام عمل میکنند. بله، در شرایط خاصّی مانعی ندارد که کنترلی در جمعیت کشور صورت گیرد، ولی افراطی که هم دولتها و هم مردم کردند، کشور را به سرنوشتی خطرناک رسانده که جمعیت جوان کشور کاهش پیدا کرده و زود باشد که جمعیت پیر و سالخوردهٔ کشور زیاد شود و دیگر تواناییهای جوانی در کشور وجود نداشته نباشد. اکنون رشد جمعیت در کشور بهطور خطرناکی کاهش پیدا کرده و این مصیبت بسیار بزرگی است. کشورهای دنیا در حال مقابله با مشکلات کمبود جمعیت هستند، ولی متأسّفانه در کشور ما عدّهای خوابند! البتّه بحمداللّه تلاشهایی در حال انجام است و مجلس وارد قضیّه شده است و إنشاءاللّه قوّهٔ مجریه نیز تلاش کند تا کاستیها جبران شود.
پرهیز از قرارگیری در شرایط گناه
بههرحال این را بدانید که یکی از راههای حفظ دین ازدواج است و البتّه همانطورکه انسان با ازدواج نصف دینش را از خطر حفظ میکند، باید دقّت کند خود را در شرایط گناه قرار ندهد تا دینش در معرض خطر قرار نگیرد. دراینزمینه روایت جالبی نقل شده است. راوی میگوید: من وارد مدینه شدم و میخواستم اتاقی برای زندگی اجاره کنم. داخل منزلی رفتم که دو اتاق جداگانه داشت و یکی از آنها خالی بود، امّا بین آن دو اتاق دری بود و در اتاق دیگر زنی زندگی میکرد ـ ظاهراً صاحب منزل یا اختیاردار اجاره دادن آن اتاق دیگر بوده است ـ آن زن گفت: من این اتاق را دارم که به تو اجاره دهم. گفتم: بین این دو اتاق دری وجود دارد و تو زنی جوان هستی و من هم مردی جوان هستم و بههرحال مصلحت نیست که این اتاق را اجاره کنم. زن گفت: مانعی ندارد و من در را میبندم، بهگونهای که هیچ ارتباطی با یکدیگر نداشته باشیم. من به سخن او اعتماد کردم و اتاق را اجاره کردم و اثاث خود را آوردم و در آن گذاشتم. سپس طبق وعدهای که خود آن زن داده بود، به او گفتم: در را ببند! امّا او گفت: هوای اتاق من خیلی کم است و اگر در را ببندم هوای آزاد وارد نمیشود، لذا نمیتوانم در را ببندم. گفتم: این کار را نکن! من جوانم و تو هم جوان هستی، در را ببند! زن گفت: تو در اتاق خود بنشین و من سراغ تو نمیآیم و اصلاً نزدیکت هم نمیشوم، ولی در را نمیبندم؛ چون میخواهم هوای آزاد بیاید. راوی میگوید: خدمت امام صادق علیه السّلام رفتم و قضیّه را گفتم. حضرت فرمودند:
تَحَوَّلْ مِنْهُ فَإِنَّ الرَّجُلَ وَ الْمَرْأَهَ إِذَا خُلِّیَا فِی بَیْتٍ کَانَ ثَالِثُهُمَا الشَّیْطَانَ؛
از این اتاقی که اجاره کردی بیرون برو؛ زیرا زن و مرد اگر تنها در اتاقی باشند، سومین آنها شیطان خواهد بود.
وقتی زن و مرد نامحرمی تنها در جایی باشند که فرد سومی نباشد، شیطان میان آنها راه پیدا میکند و وسوسه میکند و چهبسا خدای نکرده به گناه نزدیک شوند.
بنابراین از خصوصیات انسان مؤمن متّقی آن است که دینش را حفظ میکند و از هرچه احتمال داده میشود به دینش آسیب برساند دوری میکند و دینش را مانند گوهری گرانبها از دسترس شیطان دور نگه میدارد.
امیدواریم خداوند متعال همهٔ ما را از کسانی قرار دهد که دین خود را حفظ میکنند و مخصوصاً در این ایّام و در این شبها و سحرها به درگاه خدا استغاثه میکنیم که به ما توفیق حفظ دین عنایت بفرماید.
و السلام علیکم و رحمه اللّه و برکاته
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰