جلسه ۹، رمضان ۱۴۴۵ قمری، صدا و سیمای مرکز یزد

خداوند متعال مردم را هدایت می‌کند که در سختی‌ها به فطرت الهی و درک عقلی خود باز‌گردند و حق را به دست آورند؛ چون آن کس ‌که همهٔ امور به دست اوست، خداست و سختی‌هایی که پدید آمده، به دست خداست و لذا باید انسان به‌سوی خدا باز‌گردد.

بیانات

آیت‌الله سیّد محمّد‌رضا مدرّسی طباطبایی یزدی دامت برکاته

ماه مبارک رمضان ۱۴۴۵ (۱۴۰۳ شمسی)، جلسهٔ نهم

در شب اوّل سال قرار گرفته‌ایم و امیدواریم خداوند متعال این سال نو را بر شما و بر ما و بر همهٔ عزیزان ما و همهٔ ملّت ما و همهٔ بشریّتی که انسانیّت خود را حفظ کرده‌اند، مبارک قرار دهد. مخصوصاً با توجّه به اینکه امسال، بهار طبیعت و سال نوی شمسی با بهار معنویّت و سال نوی شرعی یعنی ماه رمضان همراه شده است و مخصوصاً بنابر روایتی که در یکی از جلسات گذشته اشاره کردم، ماه رمضان بهار قرآن هم هست و در‌حقیقت، بهار در بهار است. به‌ویژه فراموش نکنیم که نیازمندان را در این ماه رسیدگی کنیم که باز در روایت آمده بود: ماه رمضان بهار نیازمندان و فقراست. لذا در این ابتدای سال و در این ماه مبارک و با شرایط اقتصادی که وجود دارد، امیدواریم همهٔ ما به فکر نیازمندان باشیم و این عمل خداپسندانه را تا آنجا که خودمان توان داریم و با ترغیب دیگران و کمک دیگران دنبال کنیم.

در جلسات گذشته بیان کردیم که انسان علاوه بر آنکه دارای عقل است و خیلی از مسائل را با عقلش درک می‌کند، احساس و اصلاً شرایط تن و روان هم می‌تواند در درک انسان مؤثّر باشد، به‌گونه‌ای‌که به عقل کمک کند یا ضدّ عقل باشد. این مسئله را با شواهدی از کتاب خدا و روایات معصومین علیهم السّلام توضیح دادیم و گفتیم خداوند متعال مردم را هدایت می‌کند که در سختی‌ها به فطرت الهی و درک عقلی خود باز‌گردند و حق را به دست آورند؛ چون آن کس ‌که همهٔ امور به دست اوست، خداست و سختی‌هایی که پدید آمده، به دست خداست و لذا باید انسان به‌سوی خدا باز‌گردد. امّا شیطان نیز از این واقعیّت انسانی یعنی تأثیر احساسات و انفعالات بر عقل انسان استفاده کرده است که به برخی از نمونه‌های آن اشاره کردیم.

سوء‌استفادهٔ شیاطین انسانی از تأثیر احساسات بر عقل انسان

این مسئله نه‌تنها مورد سوء‌استفادهٔ ابلیس و لشکر ابلیس قرار می‌گیرد، بلکه شیاطین انسانی ـ که آن‌ها هم لشکریان ابلیس هستند ـ نیز از این ویژگی انسانی در سطح خرد و کلان سوء‌استفاده می‌کنند و افراد و جامعه‌هایی را که در تنگنا قرار می‌گیرند و گرفتار مشکلات می‌شوند، بازیچهٔ دست خود می‌کنند تا حدّی که در فکر و ذهن و تصمیم آن‌ها اثر ‌می‌گذارند.

در سطح فرد که معلوم است. ببینید چه سوء‌استفاده‌هایی از مردم ناتوان، فقیر، بیمار و امثال آن می‌شود! این سوء‌استفاده‌های فراوان در تنگناها باید در جای خود مورد بررسی قرار گیرد و با آن مبارزه شود و وظیفه همهٔ افراد است که با این‌گونه روش‌ها مبارزه کنند؛ هر‌کس به اندازهٔ وسع خود و در حیطهٔ اختیارات خود.

سوءاستفادهٔ استکبار جهانی از مشکلات اقتصادی، امنیّتی و فرهنگی جوامع

امّا در سطح وسیع‌تر و بلکه در سطح جهان، سمبل شیطانیّت، استکبار جهانی به سرکردگی آمریکا و کشورهای همراهش و ایادی و مزدوران منطقه‌ای و چه‌بسا داخلی آن‌ها هستند که آن‌ها نیز از این ویژگی انسانی سوءاستفاده می‌کنند. آنان گاهی برنامه‌ریزی می‌کنند که از یک طرف، ملّت‌ها را در تنگنا قرار دهند ـ اعمّ از تنگناهای اقتصادی، امنیّتی، فرهنگی و سایر تنگناها ـ و از طرف دیگر با دستگاه‌های تبلیغاتی گستردۀ خود، افکار و تحلیل‌های غلطی را که مورد‌نظرشان است، در این شرایط خاص همچون شیطان در ذهن مردم القا کنند.

در‌حقیقت، از یک طرف، مردم مشکلات تحمیلی استکبار، مشکلات نفوذی‌ها و همراهان استکبار، و مشکلات خائنان و جاهلان را تحمّل می‌کنند و در سختی‌ها و تنگناهای فوق‌العاده قرار گرفته، آمادگی پذیرش بعضی از اندیشه‌ها را پیدا می‌کنند. از طرف دیگر، دستگاه‌های سخن‌پراکنی و بوق‌های تبلیغاتی استکبار جهانی از زمین و هوا و از چپ و راست، افراد را بمباران می‌کنند و با القائات گسترده و تحلیل‌های غلط و مسموم، افکار مردم را با استفاده از آن احساسات و انفعالات خاصّی که پدید آورده‌اند، مورد هجوم قرار می‌دهند. در این شرایط است که عدّه‌ای از مردم تسلیم اندیشه‌های غلط و انحرافی جبههٔ استکبار می‌شوند و افکار و اندیشه‌های خود را در اختیار دشمن خود قرار می‌دهند و این مسئله وقتی با یک سلسله حواشی همراه می‌شود، تشدید می‌گردد.

این مصیبت بزرگ است که دشمن بتواند شرایطی فراهم بیاورد که عدّه‌ای نتوانند دوست را از دشمن تشخیص دهند، بلکه برعکس، دوست را دشمن، و دشمن را دوست پندارند. این می‌تواند اوج بدبختی یک فرد یا جامعه باشد که منشأ آن، در‌حقیقت، همان نکته‌ای است که بیان کردیم که برخی حالات روانی افراد و جوامع در اندیشهٔ آن‌ها تأثیرگذار است.

تحمیل مشکلات از‌سوی دشمن و نسبت دادن آن به نظام اسلامی!

برای نمونه، در همین توطئه‌هایی که استکبار به سرکردگی آمریکا و جهان غرب، ضدّ جمهوری اسلامی انجام می‌دهد، از یک طرف مشکلاتی را با تحریم‌ها و روش‌های دیگر به جمهوری اسلامی و نظام اسلامی تحمیل می‌کند؛ چنان‌که عدّه‌ای نفوذی مشکلات دیگری را تحمیل می‌کنند، افرادی خائن و افرادی جاهل نیز مشکلاتی را اضافه می‌کنند، در‌نتیجه جامعه در یک حالت استثنایی قرار می‌گیرد. آنگاه دستگاه‌های رسانه‌ای غرب و به‌ویژه آمریکا و دست‌نشانده‌های آن در یک تحلیل غلط و تکراری، پیوسته نظام اسلامی را مسئول مشکلات قلمداد می‌کنند و چنین القا می‌کنند که همهٔ مشکلات ناشی از نظام اسلامی و نظام ولایت فقیه است!

لزوم هشیاری در برابر ترفند دشمن

اگر افراد هشیار نباشند، خیلی جای لغزش وجود دارد. جایی است که حتّی امام حسین علیه السّلام ـ چنان‌که اشاره کردیم ـ به خواهر عزیزشان با آن عظمت فرمودند: لَا یُذْهِبَنَ‏ حِلْمَکِ‏ الشَّیْطَانُ؛ سختی این واقعه موجب نشود شیطان حلم تو را برباید. البتّه واقعهٔ عاشورا را نمی‌توان با وقایع دیگر مقایسه کرد، امّا این یک هشدار بزرگ به ما و یک مخاطرۀ مهمّ است.

این ترفندی است که دشمن از آن استفاده می‌کند. از‌یک‌سو مشکلات را خودش، مزدورانش، نفوذی‌ها، خائنان و جاهلان تحمیل می‌کنند و از‌سوی دیگر دستگاه‌های تبلیغاتی استکبار مشکلات را به نظام اسلامی نسبت می‌دهند؛ نظام اسلامی که اساسش مبارزه با این مشکلات است!

در اینجاست که عدّه‌ای ممکن است تحت تأثیر قرار گیرند و حتّی به‌واسطهٔ فضای مصنوعی پدیدآمده، برخی از اهل ‌فکر را هم در خود حلّ کنند و نادانسته و حتّی ناخواسته در فضای پرداختهٔ دشمن کار کنند و نتیجهٔ آن، بدبینی به دوست و همراهی با دشمن شود که این کشنده‌ترین مسمومیّت است که به قول امیرالمؤمنین و سیّد الحکماء المتوسّمین علیه السّلام:

جِمَاعُ‏ الْغُرُورِ فِی الِاسْتِنَامَهِ إِلَى الْعَدُوِّ؛

اعتماد کردن به دشمن، جامع فریب است.

تمهیدات اسلام برای مقابله با این ترفند

امّا اسلام برای آنکه این شرایط فراهم نیاید، تمهیداتی قرار داده است و در قرآن کریم و روایات معصومین علیهم السّلام نکات عظیم و ارزنده‌ای در‌این‌رابطه وجود دارد، ولی در این جلسه به یک نکتهٔ کوتاه بسنده ‌می‌کنم که: اگر مردم ایمان درست داشته و به خداوند متعال متّکی باشند، همچون مسلمانان صدر اسلام وقتی در تنگنای بیشتر قرار می‌گیرند، ایمانشان بیشتر و اعتمادشان بر خدا افزون می‌شود. خداوند متعال می‌فرماید:

الَّذینَ قالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَکُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزادَهُمْ إیماناً وَ قالُوا حَسْبُنَا اللهُ وَ نِعْمَ الْوَکیلُ فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَهٍ مِنَ اللهِ وَ فَضْلٍ لَمْ یَمْسَسْهُمْ سُوءٌ؛

کسانى که [برخى از] مردم به ایشان گفتند: مردمان براى [جنگ با] شما گرد آمده‏اند، پس از آنان بترسید! و[لى این سخن] بر ایمانشان افزود و گفتند: خدا ما را بس است و نیکو حمایتگرى است. پس با نعمت و بخششى از‌جانب خدا [از میدان نبرد] بازگشتند، در‌حالى‌که هیچ آسیبى به آنان نرسیده بود.

وقتی عدّه‌ای از مردم به مؤمنان می‌گویند: «دشمن برای جنگ با شما مهیّا شده و نیروهایش را جمع کرده است، پس از آن‌ها بترسید» نه‌تنها نمی‌ترسند، بلکه ایمانشان افزوده می‌شود و می‌گویند: «خدا برای ما کافی است و او حمایتگر خوبی است.» وقتی ‌چنین استوار بودند و امید به پیروزی داشتند، همراه نعمت الهی و فضل خدا به سرزمین خود بازمی‌گردند و بدی دامن‌گیر آن‌ها نمی‌شود.

و السلام علیکم و رحمه اللّه و برکاته