آنچه را نمی دانی نگو

انسان نباید چیزی را که نمی‌داند بگوید، علاوه بر اینکه روایات متعدّدی در نهی آن وجود دارد که بعضی از آن‌ها چه‌بسا نسبت به امور غیر شرعی هم اطلاق داشته باشد، یک وجه اعتباری هم موجود است که در بحث «قول به غیر علم» بیان شده است.

بیانات

آیت الله سیّد محمّد‌رضا مدرّسی طباطبایی یزدی دام ظلّه

درس اخلاق، سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۳

جلسهٔ بیست و یکم (۱۴۰۳/۰۲/۱۷)

آنچه را نمی‌دانی نگو، اگرچه دانسته‌هایت کم باشد!

کلمات مبارک امیرالمؤمنین علیه السّلام را در نامه به فرزندشان شرح و توضیح می‌دادیم. حضرت در ادامهٔ کلام خود می‌فرمایند:

وَ لَا تَقُلْ‏ مَا لَا تَعْلَمُ‏ وَ إِنْ قَلَّ مَا تَعْلَمُ؛

و آنچه را نمی‌دانی نگو، هرچند آنچه می‌دانی کم باشد.

این نصیحت ـ بلکه چه‌بسا حکم ـ برای همه مفید است؛ مخصوصاً در این زمان که تقریباً هر‌کسی به‌نوعی رسانه‌ای در اختیار دارد. مصیبت‌های بزرگ بشر ناشی از این است که بسیاری از امور را نمی‌داند، ولی معتقد می‌شود و می‌گوید، یا معتقد هم نمی‌شود، ولی می‌گوید.

نهی از قول به غیر علم، و انواع آن

در روایات بسیار زیادی، از «قول به غیر علم» (سخن گفتن بدون آگاهی) نهی شده است. البتّه قول به غیر علم، دو ‌گونه است:

۱) قول به غیر علم مربوط به شرعیّات و اِخبار از مبدأ و معاد و نسبت دادن امور به شارع: این قسم، بدون هیچ شکّ و تردیدی حرام است:

وَ أَنْ تَقُولُوا عَلَى اللهِ ما لا تَعْلَمُونَ‏؛

و اینکه چیزى را که نمى‏دانید، به خدا نسبت دهید.

۲) قول به غیر علم در زندگانی روزمرّه و نسبت به امور غیر شرعی: این قسم نیز در روایات مورد نهی قرار گرفته است ـ هرچند ممکن است در سند یا دلالت بعضی از آن‌ها مناقشه کنیم ـ و به ما دستور داده‌اند که: لَا تَقُلْ‏ مَا لَا تَعْلَمُ‏؛ آنچه نمی‌دانی نگو. بلکه به وجه اعتباری می‌گوییم باید از این قسم نیز اجتناب کرد که در ادامه به آن اشاره خواهیم کرد.

بدان و بگو!

البتّه اینکه حضرت می‌فرمایند: «آنچه را نمی‌دانی، نگو»، معنایش این نیست که چیزی را که باید بدانی و باید هم بگویی، به عذر اینکه نمی‌دانی، نگویی. این هم اشتباه است، بلکه باید تلاش کرد، یاد گرفت و گفت.

در‌واقع، حضرت می‌فرمایند: بدون آنکه بدانی، چیزی نگو! امّا این منافات ندارد که گاهی هم باید بگویی و درست هم باید بگویی و مقدّماتش را هم باید تحصیل کنی.

لزوم اجتناب از سخن بدون علم، حتّی در امور غیر شرعی
همان‌طور‌که اشاره کردیم، اینکه انسان نباید چیزی را که نمی‌داند بگوید، علاوه بر اینکه روایات متعدّدی در نهی آن وجود دارد که بعضی از آن‌ها چه‌بسا نسبت به امور غیر شرعی هم اطلاق داشته باشد، یک وجه اعتباری هم موجود است که در بحث «قول به غیر علم» مفصّل بیان کرده‌ایم.

حاصل این وجه چنین است (خوب دقّت کنید): هر خبری را در نظر بگیریم، مانند زید آمد، وقتی به آن علم نداریم و نمی‌دانیم درست است یا نه، در‌حقیقت علم داریم یکی از دو طرف آن کذب است؛ زیرا یا زید آمده است یا نیامده است و تنها یک طرف می‌تواند درست باشد و طرف دیگر قطعاً نادرست است. پس علم اجمالی داریم که یکی از دو طرف، کذب و حرام است، و از اطراف علم اجمالی باید اجتناب کرد. بنابراین کسی حق ندارد یکی از دو طرف آن را به‌نحو اِخبار که اگر مطابق با واقع نباشد، متّصف به کذب می‌شود، بیان کند.

اهل قلم و سخن بیشتر دقّت کنند!

این مسئله، کار را به‌ویژه برای ما روحانیان و بر هر‌که اهل قلم یا سخن است، سخت می‌کند. به چه مجوّز شرعی گاهی در دنیای خبر مطالبی را منتشر می‌کنند که از صحّت آن‌ها مطمئن نیستند؟! به‌ویژه که به‌نحو قاطع هم آن‌ها را منتشر می‌کنند!

گاهی کسی مطلبی را به‌صورت ظنّی و احتمالی بیان می‌کند که البتّه آن هم عیب خود را دارد ـ که به آن اشاره خواهیم کرد ـ امّا گاهی به‌صورت قطعی و یقینی بیان می‌کند که در‌این‌صورت اگر علم به صحّت آن نداشته باشد، چون احتمال کذب وجود دارد، از باب علم اجمالی جایز نیست و به‌عنوان «قول به غیر علم» نیز مشمول نهی روایات است و این آفت بزرگی برای جامعه به شمار می‌رود.

هر سخنی را، حتّی به‌عنوان احتمال، نباید گفت

حتّی اگر کسی مطالب را به‌صورت احتمال بیان کند که متّصف به کذب نشود، مثلاً بگوید: «گفته می‌شود…» یا «شاید چنین باشد…»، آن هم خلاف دستور پروردگار عالَم است که می‌فرماید:

یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللهَ وَ قُولُوا قَوْلاً سَدیداً؛

اى کسانى که ایمان آورده‏اید، از خدا پروا دارید و سخن استوار گویید!

یعنی گفتار شما باید سدید، محکم و استوار باشد. چیزی را که معلوم نیست درست باشد، نگویید؛ چه‌بسا آثار مخرّبی داشته باشد.

اثر وضعی بیان سخنان بی‌پایه‌واساس در جامعه

در‌این‌زمینه کلامی از امیرالمؤمنین علیه السّلام نقل شده که خیلی عجیب است و معنا کردن آن هم قدری احتیاج به تأمّل دارد، امّا نسبت به مقصود ما، معنایش روشن است و کلام پر‌مغزی است که به ما هشدار می‌دهد هر سخنی را حتّی به‌عنوان احتمال، بیان نکنیم. مرحوم شیخ مفید در ارشاد می‌فرماید از حضرت چنین نقل شده است:

إِرْجَافُ‏ الْعَامَّهِ بِالشَّیْ‏ءِ دَلِیلٌ عَلَى مُقَدِّمَاتِ کَوْنِهِ؛

گفت‌و‌گوها و شایعات مردم دربارهٔ چیزى، نشانهٔ پیدایش زمینه برای به وجود آمدن آن چیز است.

«اِرجاف» به معنای شایعه‌پراکنی و نشر اخبار بی‌پایه‌واساس است که اساساً امری ناپسند به شمار می‌رود و در قرآن کریم نیز به‌شدّت تقبیح شده است:

لَئِنْ لَمْ یَنْتَهِ الْمُنافِقُونَ وَ الَّذینَ فی‏ قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَ الْمُرْجِفُونَ فِی الْمَدینَهِ لَنُغْرِیَنَّکَ بِهِمْ ثُمَّ لا یُجاوِرُونَکَ فیها إِلاَّ قَلیلاً، مَلْعُونینَ أَیْنَما ثُقِفُوا أُخِذُوا وَ قُتِّلُوا تَقْتیلاً؛

اگر منافقان و کسانى که در دل‌هایشان مرضى است و شایعه‏افکنان در مدینه [از کارشان] باز نایستند، تو را سخت بر آنان مسلّط مى‏کنیم تا جز [مدّتى] اندک در همسایگى تو نپایند. مورد لعن خدا هستند و هرکجا یافت شوند، گرفته و سخت کشته خواهند شد.

حضرت در اینجا می‌فرمایند: چیزهایی که مردم به‌عنوان اِرجاف و شایعه می‌گویند، یک اثر وضعی دارد و آن این است که زمینه را فراهم می‌کند تا آن اتّفاق بیفتد. وقتی دروغی پیوسته تکرار می‌شود، هرچند هیچ اصل و اساسی هم ندارد، امّا تکرار آن موجب می‌شود فضا منقلب و ملتهب گردد و این زمینهٔ وقوع آن را فراهم می‌کند؛ چیزی که امروزه از آن به افکار عمومی تعبیر می‌شود. حال اگر آن اتّفاق آثار سوئی داشته باشد، همهٔ افراد و جریان‌هایی که در‌این‌زمینه مشارکت داشته‌اند، سهم خود را از این سیّئه می‌برند و به میزان نقش خود در پدید آمدن آن واقعه و آثار سوء آن سهیم هستند.

بنابراین مهمّ آن است که ما دقّت کنیم مطالبی را که علم به صحّت آن‌ها نداریم، هرچند به‌صورت احتمالی بیان نکنیم؛ چنان‌که حضرت فرمودند: لَا تَقُلْ‏ مَا لَا تَعْلَمُ‏ وَ إِنْ قَلَّ مَا تَعْلَمُ؛ آنچه را نمی‌دانی نگو، هرچند آنچه می‌دانی کم باشد. بلکه در بعضی نقل‌ها به‌جای عبارت اخیر (وَ إِنْ قَلَّ مَا تَعْلَمُ) چنین آمده است:

بَلْ لَا تَقُلْ‏ کُلَّ‏ مَا تَعْلَمُ؛

بلکه، همهٔ آنچه را می‌دانی، نگو!

یعنی نه‌تنها آنچه نمی‌دانی را نباید بگویی، بلکه هر‌چه می‌دانی را هم نباید بگویی! و در بعضی نقل‌ها نیز به‌جای این عبارت (وَ إِنْ قَلَّ مَا تَعْلَمُ) چنین آمده است:

وَ قُلْ‏ مَا تَعْلَمُ؛

و بگو آنچه را که می‌دانی.

امیدواریم خداوند متعال به لطف خود، همهٔ ما را اهل تقوا و رعایت موازین شرعی قرار دهد.

و السلام علیکم و رحمه اللّه و برکاته